به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - پشت دستی همچو ماه نو برین دفتر زدم

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک
پشت دستی همچو ماه نو برین دفتر زدم
پی نمی بردم به مقصد، بی سفر کردن ز خویش
همچو آب از خود گذشتم، غوطه در گوهر زدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...2شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...3شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...4شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...5شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...6شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...7شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...8شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...9شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...10شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...11شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...12شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...13شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...14شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...15شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...16شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...17شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...18شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...19شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...20شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...21شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...22شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...23شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...24شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...25شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...26شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...27شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...28شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...29شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...30شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...31شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...32شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...33شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...34شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...35شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...36شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...37شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...38شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...39شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...40شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...41شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...42شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...43شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...44شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...45شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...46شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...47شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...48شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...49شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...50شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...51شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...52شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...53شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...54شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...55شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...56شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...57شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...58شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...59شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...60شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...61شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...62شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...63شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...64شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...65شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...66شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...67شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...68شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...69شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...70شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...71شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...72شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...73شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...74شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...75شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...76شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...77شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...78شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...79شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...80شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...81شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...82شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...83شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...84شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...85شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...86شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...87شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...88شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...89شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...90شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...91شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...92شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...93شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...94شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...95شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...96شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...97شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...98شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...99شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...100شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...101شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...102شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...103شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...104شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...105شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...106شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...107شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...108شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...109شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...110شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...111شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...112شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...113شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...114شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...115شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...116شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...117شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...118شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...119شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...120شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...121شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...122شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...123شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...124شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...125شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...126شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...127شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...128شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...129شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...130شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...131شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...132شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...133شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...134شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...135شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...136شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...137شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...138شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...139شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...140شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...141شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...142شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...143شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...144شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...145شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...146شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...147شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...148شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...149شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...150شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...151شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...152شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...153شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...154شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...155شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...156شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...157شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...158شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...159شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...160شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...161شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...162شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...163شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...164شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...165شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...166شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...167شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...168شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...169شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...170شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...171شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...172شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...173شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...174شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...175شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...176شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...177شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...178شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...179شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...180شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...181شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...182شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...183شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...184شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...185شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...186شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...187شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...188شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...189شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...190شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...191شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...192شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...193شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...194شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...195شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...196شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...197شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...198شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...199شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...200شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...201شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...202شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...203شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...204شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...205شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...206شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...207شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...208شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...209شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...210شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...211شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...212شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...213شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...214شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...215شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...216شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...217شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...218شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...219شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...220شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...221شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...222شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...223شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...224شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...225شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...226شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...227شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...228شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...229شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...230شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...231شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...232شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...233شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...234شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...235شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...236شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ