به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله است - چون تنک ظرف مگو کی بخورم، کی نخورم

900عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله است
چون تنک ظرف مگو کی بخورم، کی نخورم
خون و می هر دو حلال است به فتوای خرد
من که خون می خورم از دست تو، چون می نخورم؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...2شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...3شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...4شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...5شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...6شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...7شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...8شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...9شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...10شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...11شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...12شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...13شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...14شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...15شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...16شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...17شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...18شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...19شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...20شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...21شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...22شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...23شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...24شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...25شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...26شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...27شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...28شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...29شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...30شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...31شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...32شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...33شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...34شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...35شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...36شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...37شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...38شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...39شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...40شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...41شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...42شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...43شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...44شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...45شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...46شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...47شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...48شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...49شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...50شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...51شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...52شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...53شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...54شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...55شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...56شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...57شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...58شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...59شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...60شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...61شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...62شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...63شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...64شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...65شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...66شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...67شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...68شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...69شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...70شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...71شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...72شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...73شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...74شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...75شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...76شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...77شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...78شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...79شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...80شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...81شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...82شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...83شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...84شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...85شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...86شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...87شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...88شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...89شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...90شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...91شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...92شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...93شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...94شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...95شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...96شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...97شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...98شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...99شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...100شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...101شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...102شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...103شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...104شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...105شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...106شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...107شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...108شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...109شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...110شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...111شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...112شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...113شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...114شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...115شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...116شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...117شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...118شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...119شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...120شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...121شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...122شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...123شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...124شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...125شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...126شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...127شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...128شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...129شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...130شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...131شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...132شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...133شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...134شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...135شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...136شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...137شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...138شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...139شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...140شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...141شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...142شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...143شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...144شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...145شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...146شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...147شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...148شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...149شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...150شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...151شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...152شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...153شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...154شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...155شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...156شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...157شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...158شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...159شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...160شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...161شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...162شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...163شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...164شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...165شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...166شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...167شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...168شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...169شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...170شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...171شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...172شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...173شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...174شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...175شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...176شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...177شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...178شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...179شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...180شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...181شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...182شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...183شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...184شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...185شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...186شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...187شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...188شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...189شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...190شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...191شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...192شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...193شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...194شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...195شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...196شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...197شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...198شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...199شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...200شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...201شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...202شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...203شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...204شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...205شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...206شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...207شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...208شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...209شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...210شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...211شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...212شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...213شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...214شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...215شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...216شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...217شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...218شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...219شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...220شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...221شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...222شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...223شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...224شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...225شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...226شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...227شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...228شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...229شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...230شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...231شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...232شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ