به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین دایره چون پرگارم

870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

می زنم گام و ندارم خبری
من درین دایره چون پرگارم
بس که چون سایه نشستم بر خاک
گشت یکسان به زمین، رفتارم
طرح صد خانه خرابی در کف
عشقت آمد که شود معمارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...2شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...3شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...4شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...5شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...6شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...7شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...8شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...9شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...10شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...11شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...12شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...13شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...14شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...15شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...16شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...17شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...18شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...19شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...20شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...21شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...22شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...23شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...24شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...25شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...26شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...27شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...28شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...29شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...30شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...31شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...32شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...33شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...34شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...35شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...36شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...37شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...38شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...39شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...40شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...41شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...42شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...43شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...44شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...45شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...46شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...47شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...48شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...49شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...50شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...51شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...52شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...53شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...54شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...55شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...56شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...57شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...58شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...59شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...60شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...61شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...62شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...63شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...64شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...65شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...66شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...67شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...68شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...69شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...70شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...71شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...72شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...73شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...74شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...75شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...76شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...77شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...78شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...79شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...80شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...81شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...82شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...83شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...84شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...85شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...86شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...87شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...88شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...89شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...90شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...91شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...92شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...93شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...94شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...95شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...96شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...97شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...98شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...99شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...100شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...101شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...102شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...103شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...104شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...105شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...106شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...107شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...108شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...109شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...110شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...111شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...112شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...113شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...114شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...115شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...116شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...117شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...118شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...119شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...120شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...121شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...122شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...123شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...124شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...125شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...126شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...127شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...128شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...129شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...130شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...131شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...132شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...133شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...134شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...135شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...136شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...137شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...138شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...139شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...140شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...141شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...142شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...143شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...144شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...145شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...146شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...147شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...148شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...149شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...150شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...151شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...152شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...153شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...154شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...155شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...156شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...157شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...158شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...159شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...160شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...161شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...162شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...163شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...164شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...165شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...166شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...167شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...168شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...169شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...170شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...171شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...172شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...173شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...174شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...175شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...176شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...177شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...178شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...179شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...180شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...181شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...182شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...183شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...184شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...185شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...186شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...187شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...188شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...189شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...190شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...191شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...192شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...193شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...194شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...195شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...196شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...197شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...198شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...199شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...200شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...201شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...202شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...203شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...204شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...205شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...206شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...207شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...208شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...209شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...210شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...211شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...212شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...213شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...214شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...215شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...216شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...217شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...218شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...219شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...220شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...221شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...222شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...223شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...224شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...225شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...226شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...227شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...228شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...229شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...230شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...231شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...232شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...233شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...234شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...235شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...236شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...237شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...238شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...239شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...240شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...241شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...242شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...243شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...244شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...245شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...246شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...247شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ