به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که من دارم - کند زنجیر شور از دست غوغایی که من دارم

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که من دارم
کند زنجیر شور از دست غوغایی که من دارم
ز عشق گلرخان نه دین من برجاست، نه دنیا
نصیب کس مبادا دین و دنیایی که من دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...2شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...3شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...4شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...5شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...6شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...7شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...8شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...9شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...10شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...11شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...12شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...13شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...14شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...15شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...16شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...17شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...18شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...19شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...20شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...21شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...22شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...23شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...24شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...25شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...26شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...27شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...28شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...29شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...30شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...31شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...32شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...33شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...34شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...35شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...36شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...37شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...38شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...39شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...40شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...41شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...42شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...43شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...44شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...45شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...46شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...47شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...48شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...49شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...50شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...51شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...52شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...53شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...54شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...55شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...56شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...57شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...58شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...59شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...60شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...61شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...62شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...63شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...64شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...65شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...66شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...67شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...68شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...69شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...70شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...71شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...72شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...73شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...74شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...75شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...76شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...77شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...78شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...79شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...80شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...81شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...82شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...83شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...84شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...85شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...86شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...87شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...88شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...89شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...90شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...91شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...92شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...93شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...94شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...95شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...96شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...97شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...98شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...99شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...100شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...101شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...102شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...103شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...104شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...105شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...106شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...107شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...108شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...109شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...110شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...111شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...112شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...113شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...114شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...115شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...116شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...117شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...118شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...119شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...120شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...121شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...122شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...123شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...124شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...125شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...126شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...127شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...128شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...129شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...130شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...131شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...132شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...133شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...134شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...135شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...136شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...137شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...138شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...139شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...140شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...141شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...142شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...143شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...144شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...145شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...146شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...147شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...148شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...149شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...150شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...151شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...152شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...153شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...154شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...155شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...156شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...157شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...158شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...159شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...160شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...161شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...162شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...163شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...164شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...165شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...166شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...167شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...168شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...169شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...170شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...171شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...172شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...173شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...174شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...175شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...176شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...177شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...178شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...179شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...180شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...181شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...182شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...183شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...184شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...185شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...186شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...187شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...188شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...189شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...190شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...191شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...192شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...193شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...194شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...195شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...196شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...197شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...198شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...199شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...200شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...201شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...202شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...203شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...204شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...205شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...206شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...207شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...208شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...209شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...210شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...211شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...212شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...213شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...214شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...215شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...216شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...217شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...218شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...219شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...220شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...221شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...222شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...223شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...224شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...225شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...226شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...227شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...228شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...229شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...230شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...231شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...232شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...233شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...234شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...235شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...236شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...237شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...238شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...239شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...240شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...241شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...242شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...243شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...244شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...245شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...246شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...247شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...248شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...249شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...250شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...251شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ