به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر گل نیست حاجت به باغم

890عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بشکفته صد رنگ گلهای داغم
در سیر گل نیست حاجت به باغم
هجر تو امشب آتش به دل زد
برخاست چون شمع دود از دماغم
یک گل نچیدم از باغ وصلت
دست تهی کرد چون لاله داغم
تا خون روان شد از گوش مینا
طفلانه ترسید چشم ایاغم
چون شمع تصویر از بی فروغی
هرگز نیفتاد گل بر چراغم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...2شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...3شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...4شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...5شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...6شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...7شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...8شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...9شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...10شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...11شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...12شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...13شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...14شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...15شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...16شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...17شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...18شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...19شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...20شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...21شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...22شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...23شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...24شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...25شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...26شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...27شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...28شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...29شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...30شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...31شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...32شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...33شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...34شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...35شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...36شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...37شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...38شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...39شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...40شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...41شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...42شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...43شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...44شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...45شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...46شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...47شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...48شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...49شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...50شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...51شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...52شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...53شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...54شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...55شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...56شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...57شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...58شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...59شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...60شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...61شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...62شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...63شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...64شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...65شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...66شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...67شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...68شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...69شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...70شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...71شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...72شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...73شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...74شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...75شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...76شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...77شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...78شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...79شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...80شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...81شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...82شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...83شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...84شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...85شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...86شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...87شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...88شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...89شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...90شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...91شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...92شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...93شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...94شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...95شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...96شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...97شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...98شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...99شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...100شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...101شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...102شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...103شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...104شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...105شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...106شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...107شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...108شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...109شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...110شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...111شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...112شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...113شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...114شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...115شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...116شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...117شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...118شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...119شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...120شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...121شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...122شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...123شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...124شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...125شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...126شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...127شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...128شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...129شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...130شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...131شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...132شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...133شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...134شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...135شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...136شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...137شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...138شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...139شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...140شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...141شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...142شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...143شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...144شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...145شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...146شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...147شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...148شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...149شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...150شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...151شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...152شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...153شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...154شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...155شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...156شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...157شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...158شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...159شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...160شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...161شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...162شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...163شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...164شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...165شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...166شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...167شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...168شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...169شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...170شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...171شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...172شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...173شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...174شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...175شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...176شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...177شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...178شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...179شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...180شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...181شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...182شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...183شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...184شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...185شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...186شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...187شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...188شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...189شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...190شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...191شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...192شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...193شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...194شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...195شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...196شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...197شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...198شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...199شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...200شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...201شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...202شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...203شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...204شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...205شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...206شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...207شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...208شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...209شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...210شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...211شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...212شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...213شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...214شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...215شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...216شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...217شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...218شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...219شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...220شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...221شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...222شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...223شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...224شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...225شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...226شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...227شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...228شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...229شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...230شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...231شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...232شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...233شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...234شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...235شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...236شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...237شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...238شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...239شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...240شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...241شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...242شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...243شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...244شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...245شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...246شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...247شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...248شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...249شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...250شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...251شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...252شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...253شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...254شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...255شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...256شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...257شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...258شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...259شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...260شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...261شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...262شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...263شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...264شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...265شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...266شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...267شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...268شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...269شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...270شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...271شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...272شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...273شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ