به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - لیکن سر هنگامه طفلانه نداریم

870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است
لیکن سر هنگامه طفلانه نداریم
یک جا نشود جمع، دو برگ طرب ما
داریم گهی شیشه که پیمانه نداریم
گویی که ز ما گم شده انگشت شهادت
روزی که کلید در میخانه نداریم
داریم سر زلف گرهگیر تو در دست
غم نیست اگر سبحه صد دانه نداریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...2شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...3شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...4شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...5شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...6شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...7شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...8شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...9شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...10شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...11شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...12شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...13شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...14شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...15شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...16شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...17شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...18شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...19شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...20شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...21شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...22شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...23شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...24شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...25شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...26شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...27شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...28شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...29شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...30شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...31شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...32شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...33شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...34شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...35شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...36شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...37شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...38شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...39شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...40شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...41شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...42شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...43شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...44شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...45شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...46شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...47شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...48شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...49شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...50شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...51شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...52شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...53شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...54شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...55شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...56شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...57شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...58شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...59شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...60شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...61شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...62شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...63شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...64شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...65شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...66شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...67شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...68شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...69شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...70شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...71شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...72شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...73شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...74شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...75شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...76شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...77شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...78شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...79شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...80شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...81شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...82شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...83شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...84شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...85شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...86شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...87شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...88شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...89شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...90شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...91شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...92شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...93شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...94شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...95شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...96شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...97شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...98شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...99شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...100شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...101شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...102شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...103شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...104شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...105شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...106شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...107شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...108شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...109شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...110شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...111شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...112شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...113شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...114شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...115شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...116شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...117شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...118شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...119شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...120شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...121شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...122شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...123شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...124شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...125شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...126شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...127شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...128شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...129شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...130شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...131شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...132شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...133شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...134شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...135شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...136شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...137شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...138شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...139شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...140شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...141شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...142شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...143شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...144شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...145شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...146شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...147شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...148شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...149شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...150شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...151شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...152شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...153شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...154شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...155شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...156شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...157شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...158شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...159شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...160شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...161شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...162شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...163شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...164شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...165شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...166شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...167شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...168شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...169شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...170شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...171شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...172شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...173شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...174شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...175شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...176شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...177شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...178شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...179شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...180شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...181شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...182شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...183شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...184شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...185شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...186شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...187شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...188شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...189شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...190شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...191شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...192شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...193شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...194شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...195شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...196شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...197شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...198شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...199شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...200شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...201شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...202شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...203شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...204شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...205شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...206شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...207شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...208شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...209شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...210شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...211شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...212شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...213شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...214شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...215شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...216شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...217شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...218شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...219شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...220شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...221شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...222شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...223شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...224شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...225شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...226شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...227شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...228شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...229شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...230شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...231شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...232شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...233شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...234شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...235شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...236شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...237شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...238شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...239شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...240شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...241شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...242شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...243شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...244شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...245شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...246شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...247شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...248شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...249شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...250شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...251شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...252شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...253شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...254شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...255شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...256شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...257شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...258شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...259شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...260شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...261شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...262شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...263شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...264شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...265شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...266شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...267شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...268شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...269شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...270شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ