به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - آنچه از من روز گم شد، دردل شب یافتم

870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم
آنچه از من روز گم شد، دردل شب یافتم
چشم دل در بزم گیتی باز کردم چون قدح
شیشه افلاک را از خون لبالب یافتم
کی ز هفتاد و دو ملت می توانی یافتن
اختلافی را که من در چار مذهب یافتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...2شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...3شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...4شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...5شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...6شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...7شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...8شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...9شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...10شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...11شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...12شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...13شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...14شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...15شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...16شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...17شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...18شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...19شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...20شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...21شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...22شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...23شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...24شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...25شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...26شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...27شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...28شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...29شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...30شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...31شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...32شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...33شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...34شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...35شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...36شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...37شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...38شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...39شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...40شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...41شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...42شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...43شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...44شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...45شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...46شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...47شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...48شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...49شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...50شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...51شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...52شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...53شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...54شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...55شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...56شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...57شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...58شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...59شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...60شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...61شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...62شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...63شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...64شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...65شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...66شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...67شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...68شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...69شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...70شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...71شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...72شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...73شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...74شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...75شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...76شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...77شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...78شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...79شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...80شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...81شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...82شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...83شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...84شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...85شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...86شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...87شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...88شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...89شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...90شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...91شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...92شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...93شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...94شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...95شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...96شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...97شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...98شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...99شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...100شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...101شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...102شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...103شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...104شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...105شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...106شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...107شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...108شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...109شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...110شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...111شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...112شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...113شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...114شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...115شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...116شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...117شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...118شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...119شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...120شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...121شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...122شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...123شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...124شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...125شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...126شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...127شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...128شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...129شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...130شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...131شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...132شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...133شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...134شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...135شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...136شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...137شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...138شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...139شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...140شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...141شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...142شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...143شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...144شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...145شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...146شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...147شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...148شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...149شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...150شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...151شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...152شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...153شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...154شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...155شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...156شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...157شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...158شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...159شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...160شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...161شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...162شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...163شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...164شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...165شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...166شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...167شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...168شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...169شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...170شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...171شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...172شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...173شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...174شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...175شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...176شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...177شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...178شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...179شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...180شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...181شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...182شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...183شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...184شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...185شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...186شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...187شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...188شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...189شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...190شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...191شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...192شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...193شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...194شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...195شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...196شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...197شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...198شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...199شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...200شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...201شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...202شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...203شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...204شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...205شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...206شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...207شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...208شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...209شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...210شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...211شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...212شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...213شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...214شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...215شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...216شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...217شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...218شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...219شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...220شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...221شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...222شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...223شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...224شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...225شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...226شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...227شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...228شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...229شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...230شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...231شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...232شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...233شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...234شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...235شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...236شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...237شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...238شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...239شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...240شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...241شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...242شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...243شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...244شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...245شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...246شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...247شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...248شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...249شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...250شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...251شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...252شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...253شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...254شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...255شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...256شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...257شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...258شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...259شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...260شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...261شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...262شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...263شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...264شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...265شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...266شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...267شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...268شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...269شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...270شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...271شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...272شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...273شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...274شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...275شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...276شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...277شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ