به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط شد - شیشه را پر آب کردم، جام پی در پی زدم!

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط شد
شیشه را پر آب کردم، جام پی در پی زدم!
چون خسی کز جنبش دریا به موجی برخورد
رو به من آورد دنیا، پشت پا بر وی زدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...2شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...3شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...4شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...5شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...6شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...7شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...8شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...9شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...10شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...11شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...12شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...13شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...14شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...15شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...16شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...17شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...18شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...19شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...20شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...21شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...22شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...23شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...24شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...25شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...26شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...27شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...28شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...29شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...30شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...31شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...32شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...33شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...34شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...35شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...36شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...37شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...38شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...39شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...40شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...41شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...42شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...43شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...44شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...45شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...46شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...47شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...48شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...49شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...50شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...51شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...52شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...53شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...54شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...55شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...56شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...57شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...58شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...59شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...60شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...61شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...62شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...63شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...64شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...65شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...66شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...67شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...68شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...69شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...70شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...71شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...72شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...73شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...74شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...75شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...76شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...77شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...78شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...79شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...80شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...81شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...82شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...83شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...84شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...85شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...86شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...87شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...88شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...89شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...90شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...91شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...92شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...93شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...94شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...95شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...96شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...97شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...98شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...99شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...100شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...101شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...102شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...103شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...104شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...105شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...106شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...107شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...108شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...109شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...110شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...111شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...112شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...113شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...114شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...115شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...116شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...117شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...118شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...119شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...120شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...121شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...122شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...123شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...124شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...125شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...126شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...127شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...128شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...129شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...130شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...131شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...132شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...133شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...134شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...135شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...136شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...137شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...138شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...139شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...140شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...141شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...142شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...143شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...144شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...145شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...146شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...147شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...148شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...149شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...150شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...151شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...152شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...153شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...154شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...155شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...156شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...157شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...158شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...159شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...160شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...161شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...162شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...163شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...164شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...165شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...166شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...167شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...168شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...169شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...170شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...171شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...172شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...173شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...174شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...175شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...176شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...177شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...178شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...179شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...180شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...181شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...182شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...183شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...184شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...185شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...186شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...187شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...188شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...189شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...190شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...191شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...192شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...193شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...194شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...195شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...196شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...197شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...198شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...199شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...200شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...201شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...202شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...203شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...204شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...205شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...206شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...207شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...208شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...209شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...210شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...211شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...212شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...213شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...214شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...215شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...216شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...217شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...218شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...219شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...220شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...221شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...222شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...223شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...224شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...225شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...226شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...227شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...228شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...229شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...230شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...231شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...232شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...233شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...234شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...235شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...236شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...237شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...238شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...239شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...240شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...241شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...242شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...243شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...244شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...245شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...246شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...247شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...248شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...249شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...250شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...251شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...252شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...253شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...254شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...255شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...256شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...257شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...258شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...259شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...260شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...261شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...262شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...263شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...264شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...265شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...266شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...267شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...268شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...269شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...270شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...271شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...272شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...273شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...274شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...275شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...276شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...277شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...278شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...279شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ