به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - از آب شکوه چون نکنم تر، گلوی خشک؟

820عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک
از آب شکوه چون نکنم تر، گلوی خشک؟
لب تشنه مراد چه خواهد ز چرخ دید؟
کام پیاله تر نشود از سبوی خشک
تنها به خس نه ایم در افروختن شریک
چون آتشیم با همه در سوختن شریک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...2شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...3شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...4شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...5شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...6شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...7شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...8شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...9شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...10شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...11شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...12شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...13شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...14شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...15شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...16شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...17شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...18شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...19شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...20شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...21شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...22شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...23شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...24شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...25شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...26شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...27شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...28شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...29شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...30شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...31شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...32شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...33شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...34شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...35شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...36شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...37شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...38شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...39شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...40شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...41شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...42شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...43شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...44شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...45شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...46شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...47شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...48شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...49شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...50شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...51شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...52شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...53شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...54شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...55شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...56شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...57شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...58شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...59شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...60شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...61شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...62شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...63شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...64شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...65شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...66شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...67شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...68شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...69شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...70شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...71شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...72شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...73شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...74شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...75شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...76شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...77شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...78شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...79شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...80شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...81شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...82شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...83شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...84شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...85شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...86شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...87شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...88شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...89شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...90شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...91شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...92شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...93شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...94شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...95شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...96شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...97شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...98شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...99شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...100شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...101شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...102شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...103شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...104شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...105شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...106شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...107شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...108شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...109شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...110شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...111شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...112شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...113شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...114شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...115شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...116شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...117شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...118شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...119شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...120شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...121شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...122شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...123شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...124شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...125شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...126شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...127شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...128شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...129شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...130شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...131شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...132شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...133شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...134شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...135شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...136شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...137شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...138شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...139شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...140شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...141شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...142شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...143شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...144شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...145شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...146شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...147شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...148شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...149شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...150شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...151شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...152شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...153شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...154شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...155شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...156شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...157شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...158شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...159شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...160شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...161شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...162شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...163شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...164شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...165شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...166شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...167شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...168شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...169شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...170شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...171شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...172شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...173شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...174شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...175شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...176شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...177شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...178شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...179شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...180شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...181شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...182شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...183شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...184شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...185شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...186شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...187شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...188شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...189شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...190شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...191شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...192شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...193شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...194شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...195شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...196شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...197شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...198شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...199شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...200شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...201شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...202شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...203شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...204شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...205شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...206شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...207شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...208شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...209شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...210شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...211شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...212شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...213شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...214شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...215شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...216شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...217شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...218شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...219شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...220شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...221شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...222شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...223شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...224شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...225شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...226شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...227شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...228شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...229شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...230شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...231شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...232شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...233شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...234شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...235شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...236شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...237شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...238شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...239شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...240شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...241شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...242شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...243شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...244شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...245شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...246شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...247شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...248شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...249شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...250شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...251شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...252شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...253شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...254شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...255شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...256شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...257شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...258شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...259شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...260شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...261شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...262شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...263شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...264شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...265شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...266شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...267شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...268شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...269شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...270شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...271شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...272شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...273شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...274شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...275شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...276شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...277شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...278شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...279شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...280شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...281شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...282شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...283شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...284شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...285شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...286شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...287شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...288شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...289شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...290شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...291شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...292شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ