به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سوی من - ندانستم کزان طفل این قدرها کار می آید

910عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سوی من
ندانستم کزان طفل این قدرها کار می آید
بدین حسن بهار افشان، چو رو در بوستان آری
به جای خار، گلبن برسر دیوار می آید
دل طغرا ز مژگانت خروش ارغنون دارد
جفا مضراب می بیند، فغان از تار می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...2شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...3شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...4شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...5شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...6شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...7شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...8شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...9شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...10شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...11شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...12شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...13شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...14شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...15شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...16شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...17شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...18شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...19شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...20شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...21شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...22شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...23شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...24شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...25شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...26شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...27شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...28شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...29شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...30شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...31شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...32شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...33شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...34شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...35شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...36شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...37شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...38شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...39شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...40شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...41شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...42شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...43شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...44شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...45شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...46شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...47شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...48شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...49شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...50شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...51شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...52شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...53شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...54شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...55شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...56شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...57شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...58شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...59شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...60شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...61شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...62شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...63شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...64شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...65شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...66شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...67شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...68شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...69شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...70شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...71شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...72شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...73شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...74شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...75شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...76شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...77شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...78شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...79شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...80شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...81شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...82شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...83شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...84شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...85شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...86شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...87شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...88شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...89شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...90شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...91شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...92شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...93شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...94شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...95شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...96شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...97شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...98شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...99شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...100شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...101شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...102شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...103شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...104شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...105شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...106شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...107شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...108شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...109شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...110شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...111شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...112شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...113شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...114شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...115شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...116شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...117شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...118شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...119شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...120شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...121شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...122شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...123شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...124شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...125شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...126شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...127شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...128شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...129شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...130شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...131شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...132شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...133شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...134شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...135شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...136شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...137شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...138شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...139شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...140شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...141شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...142شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...143شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...144شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...145شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...146شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...147شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...148شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...149شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...150شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...151شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...152شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...153شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...154شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...155شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...156شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...157شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...158شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...159شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...160شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...161شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...162شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...163شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...164شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...165شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...166شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...167شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...168شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...169شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...170شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...171شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...172شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...173شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...174شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...175شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...176شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...177شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...178شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...179شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...180شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...181شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...182شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...183شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...184شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...185شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...186شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...187شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...188شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...189شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...190شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...191شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...192شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...193شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...194شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...195شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...196شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...197شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...198شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...199شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...200شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...201شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...202شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...203شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...204شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...205شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...206شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...207شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...208شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...209شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...210شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...211شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...212شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...213شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...214شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...215شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...216شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...217شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...218شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...219شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...220شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...221شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...222شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...223شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...224شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...225شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...226شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...227شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...228شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...229شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...230شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...231شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...232شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...233شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...234شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...235شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...236شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...237شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...238شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...239شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...240شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...241شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...242شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...243شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...244شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...245شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...246شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...247شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...248شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...249شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...250شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...251شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...252شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...253شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...254شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...255شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...256شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...257شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...258شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...259شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...260شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...261شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...262شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...263شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...264شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...265شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...266شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...267شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...268شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...269شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...270شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...271شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...272شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...273شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...274شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...275شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...276شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...277شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...278شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...279شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...280شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...281شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...282شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...283شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...284شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...285شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...286شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...287شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...288شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...289شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...290شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...291شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...292شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...293شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...294شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...295شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...296شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...297شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...298شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...299شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...300شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...301شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...302شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...303شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...304شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...305شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...306شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...307شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...308شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...309شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...310شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...311شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...312شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...313شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...314شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...315شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...316شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...317شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...318شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...319شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...320شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...321شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...322شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...323شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...324شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...325شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...326شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...327شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...328شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...329شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...330شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...331شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...332شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...333شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...334شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...335شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...336شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...337شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...338شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...339شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...340شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...341شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...342شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...343شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...344شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...345شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...346شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...347شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...348شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...349شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...350شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...351شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...352شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...353شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...354شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...355شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...356شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...357شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...358شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...359شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...360شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...361شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...362شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...363شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...364شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...365شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...366شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...367شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...368شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...369شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...370شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...371شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...372شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...373شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...374شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...375شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...376شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...377شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...378شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...379شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...380شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...381شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...382شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...383شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...384شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...385شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...386شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...387شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...388شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...389شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...390شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...391شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...392شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...393شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...394شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...395شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...396شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...397شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...398شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...399شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...400شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...401شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...402شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...403شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...404شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...405شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...406شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...407شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...408شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...409شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...410شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...411شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...412شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...413شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...414شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...415شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...416شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...417شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...418شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...419شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...420شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...421شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...422شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...423شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...424شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...425شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...426شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...427شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...428شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...429شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...430شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...431شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...432شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...433شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...434شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...435شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...436شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...437شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...438شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...439شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...440شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...441شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...442شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...443شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...444شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...445شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...446شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...447شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...448شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...449شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...450شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...451شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ