به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می افتد - مدام این طفل را در اول شب، خواب می آید

790عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سرزلف ترا تا دید دل، از پای می افتد
مدام این طفل را در اول شب، خواب می آید
چنان طفل نگه را بی رخت سرگشته می بینم
که پنداری ز راه کوچه گرداب می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...2شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...3شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...4شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...5شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...6شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...7شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...8شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...9شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...10شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...11شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...12شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...13شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...14شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...15شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...16شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...17شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...18شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...19شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...20شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...21شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...22شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...23شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...24شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...25شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...26شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...27شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...28شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...29شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...30شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...31شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...32شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...33شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...34شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...35شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...36شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...37شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...38شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...39شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...40شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...41شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...42شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...43شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...44شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...45شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...46شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...47شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...48شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...49شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...50شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...51شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...52شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...53شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...54شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...55شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...56شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...57شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...58شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...59شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...60شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...61شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...62شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...63شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...64شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...65شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...66شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...67شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...68شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...69شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...70شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...71شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...72شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...73شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...74شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...75شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...76شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...77شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...78شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...79شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...80شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...81شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...82شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...83شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...84شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...85شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...86شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...87شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...88شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...89شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...90شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...91شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...92شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...93شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...94شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...95شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...96شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...97شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...98شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...99شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...100شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...101شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...102شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...103شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...104شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...105شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...106شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...107شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...108شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...109شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...110شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...111شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...112شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...113شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...114شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...115شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...116شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...117شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...118شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...119شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...120شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...121شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...122شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...123شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...124شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...125شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...126شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...127شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...128شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...129شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...130شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...131شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...132شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...133شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...134شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...135شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...136شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...137شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...138شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...139شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...140شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...141شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...142شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...143شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...144شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...145شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...146شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...147شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...148شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...149شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...150شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...151شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...152شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...153شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...154شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...155شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...156شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...157شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...158شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...159شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...160شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...161شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...162شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...163شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...164شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...165شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...166شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...167شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...168شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...169شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...170شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...171شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...172شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...173شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...174شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...175شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...176شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...177شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...178شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...179شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...180شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...181شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...182شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...183شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...184شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...185شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...186شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...187شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...188شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...189شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...190شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...191شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...192شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...193شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...194شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...195شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...196شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...197شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...198شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...199شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...200شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...201شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...202شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...203شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...204شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...205شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...206شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...207شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...208شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...209شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...210شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...211شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...212شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...213شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...214شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...215شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...216شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...217شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...218شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...219شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...220شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...221شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...222شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...223شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...224شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...225شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...226شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...227شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...228شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...229شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...230شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...231شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...232شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...233شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...234شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...235شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...236شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...237شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...238شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...239شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...240شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...241شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...242شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...243شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...244شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...245شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...246شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...247شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...248شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...249شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...250شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...251شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...252شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...253شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...254شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...255شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...256شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...257شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...258شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...259شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...260شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...261شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...262شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...263شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...264شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...265شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...266شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...267شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...268شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...269شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...270شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...271شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...272شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...273شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...274شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...275شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...276شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...277شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...278شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...279شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...280شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...281شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...282شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...283شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...284شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...285شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...286شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...287شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...288شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...289شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...290شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...291شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...292شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...293شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...294شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...295شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...296شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...297شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...298شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...299شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...300شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...301شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...302شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...303شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...304شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...305شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...306شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...307شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...308شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...309شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...310شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...311شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...312شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...313شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...314شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...315شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...316شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...317شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...318شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...319شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...320شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...321شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...322شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...323شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...324شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...325شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...326شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...327شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...328شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...329شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...330شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...331شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...332شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...333شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...334شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...335شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...336شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...337شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...338شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...339شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...340شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...341شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...342شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...343شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...344شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...345شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...346شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...347شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...348شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...349شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...350شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...351شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...352شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...353شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...354شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...355شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...356شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...357شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...358شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...359شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...360شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...361شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...362شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...363شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...364شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...365شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...366شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...367شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...368شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...369شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...370شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...371شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...372شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...373شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...374شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...375شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...376شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...377شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...378شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...379شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...380شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...381شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...382شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...383شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...384شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ