به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن غبار - بر رخ آیینه می پاشد ز عکس من غبار

860عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن غبار
بر رخ آیینه می پاشد ز عکس من غبار
خاکساران را چو رانی از درت، خنجر مکش
می شود از باد دامن، عازم رفتن غبار
بس که پر گرد ملالم، گر زنی دستی به من
ریزدم از هر بن مو همچو پرویزن غبار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...2شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...3شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...4شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...5شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...6شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...7شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...8شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...9شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...10شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...11شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...12شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...13شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...14شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...15شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...16شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...17شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...18شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...19شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...20شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...21شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...22شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...23شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...24شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...25شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...26شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...27شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...28شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...29شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...30شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...31شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...32شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...33شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...34شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...35شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...36شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...37شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...38شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...39شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...40شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...41شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...42شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...43شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...44شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...45شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...46شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...47شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...48شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...49شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...50شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...51شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...52شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...53شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...54شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...55شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...56شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...57شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...58شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...59شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...60شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...61شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...62شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...63شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...64شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...65شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...66شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...67شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...68شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...69شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...70شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...71شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...72شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...73شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...74شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...75شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...76شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...77شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...78شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...79شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...80شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...81شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...82شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...83شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...84شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...85شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...86شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...87شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...88شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...89شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...90شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...91شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...92شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...93شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...94شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...95شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...96شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...97شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...98شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...99شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...100شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...101شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...102شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...103شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...104شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...105شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...106شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...107شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...108شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...109شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...110شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...111شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...112شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...113شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...114شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...115شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...116شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...117شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...118شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...119شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...120شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...121شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...122شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...123شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...124شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...125شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...126شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...127شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...128شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...129شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...130شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...131شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...132شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...133شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...134شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...135شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...136شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...137شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...138شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...139شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...140شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...141شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...142شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...143شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...144شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...145شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...146شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...147شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...148شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...149شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...150شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...151شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...152شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...153شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...154شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...155شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...156شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...157شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...158شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...159شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...160شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...161شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...162شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...163شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...164شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...165شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...166شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...167شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...168شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...169شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...170شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...171شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...172شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...173شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...174شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...175شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...176شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...177شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...178شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...179شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...180شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...181شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...182شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...183شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...184شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...185شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...186شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...187شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...188شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...189شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...190شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...191شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...192شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...193شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...194شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...195شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...196شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...197شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...198شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...199شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...200شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...201شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...202شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...203شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...204شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...205شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...206شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...207شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...208شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...209شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...210شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...211شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...212شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...213شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...214شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...215شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...216شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...217شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...218شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...219شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...220شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...221شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...222شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...223شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...224شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...225شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...226شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...227شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...228شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...229شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...230شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...231شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...232شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...233شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...234شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...235شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...236شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...237شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...238شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...239شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...240شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...241شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...242شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...243شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...244شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...245شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...246شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...247شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...248شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...249شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...250شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...251شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...252شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...253شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...254شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...255شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...256شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...257شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...258شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...259شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...260شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...261شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...262شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...263شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...264شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...265شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...266شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...267شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...268شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...269شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...270شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...271شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...272شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...273شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...274شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...275شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...276شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...277شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...278شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...279شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...280شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...281شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...282شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...283شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...284شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...285شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...286شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...287شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...288شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...289شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...290شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...291شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...292شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...293شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...294شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...295شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...296شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...297شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...298شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...299شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...300شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...301شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...302شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...303شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...304شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...305شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...306شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...307شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...308شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...309شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...310شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...311شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...312شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...313شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...314شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...315شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...316شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...317شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...318شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...319شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...320شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...321شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...322شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...323شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...324شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...325شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...326شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...327شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...328شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...329شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...330شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...331شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...332شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...333شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...334شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...335شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...336شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...337شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...338شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...339شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...340شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...341شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...342شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...343شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...344شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...345شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...346شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...347شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...348شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...349شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...350شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...351شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ