به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک - می دود بهر تماشا، ابر در بالای ابر

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک
می دود بهر تماشا، ابر در بالای ابر
هرچه می آید به دستش، می کند امروز صرف
در غم فردا نباشد طبع بی پروای ابر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...2شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...3شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...4شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...5شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...6شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...7شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...8شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...9شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...10شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...11شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...12شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...13شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...14شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...15شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...16شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...17شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...18شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...19شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...20شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...21شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...22شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...23شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...24شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...25شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...26شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...27شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...28شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...29شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...30شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...31شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...32شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...33شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...34شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...35شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...36شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...37شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...38شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...39شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...40شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...41شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...42شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...43شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...44شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...45شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...46شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...47شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...48شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...49شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...50شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...51شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...52شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...53شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...54شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...55شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...56شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...57شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...58شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...59شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...60شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...61شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...62شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...63شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...64شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...65شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...66شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...67شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...68شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...69شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...70شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...71شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...72شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...73شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...74شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...75شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...76شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...77شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...78شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...79شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...80شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...81شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...82شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...83شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...84شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...85شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...86شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...87شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...88شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...89شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...90شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...91شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...92شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...93شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...94شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...95شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...96شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...97شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...98شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...99شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...100شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...101شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...102شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...103شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...104شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...105شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...106شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...107شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...108شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...109شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...110شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...111شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...112شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...113شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...114شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...115شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...116شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...117شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...118شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...119شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...120شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...121شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...122شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...123شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...124شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...125شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...126شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...127شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...128شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...129شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...130شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...131شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...132شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...133شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...134شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...135شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...136شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...137شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...138شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...139شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...140شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...141شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...142شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...143شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...144شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...145شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...146شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...147شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...148شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...149شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...150شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...151شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...152شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...153شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...154شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...155شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...156شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...157شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...158شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...159شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...160شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...161شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...162شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...163شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...164شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...165شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...166شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...167شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...168شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...169شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...170شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...171شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...172شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...173شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...174شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...175شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...176شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...177شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...178شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...179شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...180شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...181شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...182شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...183شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...184شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...185شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...186شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...187شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...188شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...189شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...190شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...191شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...192شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...193شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...194شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...195شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...196شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...197شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...198شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...199شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...200شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...201شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...202شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...203شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...204شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...205شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...206شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...207شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...208شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...209شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...210شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...211شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...212شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...213شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...214شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...215شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...216شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...217شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...218شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...219شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...220شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...221شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...222شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...223شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...224شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...225شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...226شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...227شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...228شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...229شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...230شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...231شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...232شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...233شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...234شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...235شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...236شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...237شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...238شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...239شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...240شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...241شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...242شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...243شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...244شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...245شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...246شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...247شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...248شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...249شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...250شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...251شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...252شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...253شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...254شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...255شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...256شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...257شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...258شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...259شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...260شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...261شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...262شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...263شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...264شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...265شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...266شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...267شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...268شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...269شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...270شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...271شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...272شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...273شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...274شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...275شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...276شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...277شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...278شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...279شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...280شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...281شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...282شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...283شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...284شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...285شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...286شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...287شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...288شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...289شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...290شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...291شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...292شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...293شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...294شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...295شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...296شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...297شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...298شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...299شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...300شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...301شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...302شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...303شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...304شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...305شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...306شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...307شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...308شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...309شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...310شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...311شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...312شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...313شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...314شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...315شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...316شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...317شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...318شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...319شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...320شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...321شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...322شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...323شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...324شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...325شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...326شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...327شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...328شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...329شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...330شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...331شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...332شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...333شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...334شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...335شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...336شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...337شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...338شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...339شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...340شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...341شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...342شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...343شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...344شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...345شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...346شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...347شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...348شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...349شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ