به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - مینا جدا، پیاله جدا، می جدا رسد

890عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد
مینا جدا، پیاله جدا، می جدا رسد
گل سر به نازبالش بلبل نمی نهد
در گلشنی که پای نسیم حیا رسد
چون طفل غنچه، از گل کم قسمتی مرا
تا پیرهن ز کف نرود، کی قبا رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...2شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...3شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...4شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...5شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...6شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...7شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...8شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...9شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...10شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...11شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...12شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...13شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...14شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...15شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...16شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...17شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...18شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...19شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...20شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...21شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...22شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...23شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...24شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...25شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...26شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...27شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...28شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...29شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...30شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...31شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...32شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...33شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...34شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...35شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...36شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...37شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...38شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...39شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...40شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...41شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...42شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...43شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...44شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...45شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...46شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...47شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...48شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...49شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...50شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...51شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...52شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...53شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...54شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...55شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...56شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...57شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...58شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...59شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...60شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...61شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...62شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...63شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...64شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...65شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...66شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...67شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...68شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...69شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...70شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...71شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...72شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...73شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...74شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...75شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...76شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...77شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...78شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...79شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...80شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...81شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...82شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...83شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...84شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...85شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...86شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...87شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...88شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...89شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...90شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...91شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...92شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...93شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...94شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...95شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...96شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...97شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...98شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...99شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...100شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...101شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...102شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...103شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...104شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...105شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...106شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...107شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...108شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...109شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...110شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...111شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...112شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...113شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...114شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...115شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...116شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...117شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...118شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...119شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...120شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...121شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...122شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...123شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...124شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...125شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...126شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...127شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...128شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...129شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...130شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...131شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...132شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...133شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...134شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...135شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...136شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...137شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...138شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...139شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...140شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...141شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...142شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...143شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...144شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...145شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...146شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...147شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...148شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...149شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...150شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...151شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...152شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...153شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...154شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...155شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...156شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...157شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...158شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...159شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...160شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...161شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...162شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...163شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...164شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...165شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...166شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...167شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...168شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...169شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...170شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...171شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...172شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...173شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...174شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...175شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...176شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...177شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...178شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...179شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...180شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...181شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...182شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...183شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...184شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...185شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...186شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...187شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...188شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...189شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...190شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...191شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...192شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...193شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...194شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...195شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...196شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...197شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...198شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...199شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...200شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...201شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...202شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...203شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...204شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...205شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...206شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...207شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...208شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...209شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...210شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...211شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...212شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...213شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...214شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...215شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...216شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...217شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...218شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...219شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...220شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...221شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...222شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...223شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...224شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...225شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...226شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...227شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...228شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...229شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...230شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...231شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...232شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...233شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...234شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...235شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...236شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...237شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...238شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...239شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...240شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...241شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...242شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...243شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...244شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...245شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...246شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...247شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...248شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...249شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...250شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...251شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...252شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...253شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...254شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...255شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...256شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...257شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...258شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...259شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...260شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...261شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...262شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...263شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...264شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...265شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...266شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...267شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...268شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...269شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...270شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...271شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...272شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...273شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...274شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...275شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...276شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...277شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...278شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...279شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...280شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...281شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...282شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...283شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...284شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...285شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...286شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...287شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...288شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...289شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...290شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...291شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...292شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...293شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...294شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...295شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...296شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...297شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...298شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...299شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...300شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...301شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...302شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...303شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...304شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...305شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...306شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...307شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...308شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...309شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...310شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...311شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...312شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...313شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...314شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...315شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...316شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...317شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...318شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...319شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...320شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...321شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...322شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...323شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...324شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...325شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...326شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...327شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...328شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...329شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...330شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...331شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...332شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...333شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...334شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...335شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...336شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...337شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...338شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...339شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...340شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...341شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...342شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...343شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...344شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...345شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...346شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...347شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...348شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...349شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...350شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...351شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...352شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...353شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...354شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...355شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...356شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...357شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...358شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...359شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...360شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...361شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...362شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...363شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...364شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...365شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...366شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...367شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...368شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...369شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...370شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...371شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...372شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...373شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...374شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...375شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ