به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهیدستی - به هندستان زلفت از برای مال می آید

860عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهیدستی
به هندستان زلفت از برای مال می آید
اگر چون سنبلت صدبار فال از شانه می گیرم
پریشانی به چندین رنگ در هر فال می آید
نمی دانم کجا بگریزم از دست سیه بختی
که هر جا می روم، چون سایه از دنبال می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...2شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...3شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...4شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...5شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...6شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...7شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...8شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...9شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...10شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...11شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...12شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...13شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...14شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...15شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...16شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...17شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...18شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...19شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...20شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...21شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...22شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...23شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...24شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...25شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...26شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...27شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...28شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...29شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...30شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...31شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...32شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...33شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...34شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...35شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...36شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...37شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...38شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...39شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...40شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...41شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...42شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...43شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...44شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...45شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...46شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...47شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...48شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...49شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...50شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...51شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...52شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...53شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...54شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...55شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...56شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...57شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...58شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...59شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...60شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...61شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...62شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...63شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...64شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...65شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...66شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...67شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...68شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...69شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...70شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...71شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...72شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...73شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...74شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...75شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...76شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...77شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...78شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...79شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...80شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...81شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...82شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...83شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...84شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...85شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...86شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...87شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...88شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...89شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...90شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...91شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...92شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...93شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...94شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...95شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...96شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...97شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...98شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...99شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...100شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...101شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...102شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...103شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...104شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...105شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...106شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...107شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...108شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...109شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...110شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...111شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...112شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...113شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...114شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...115شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...116شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...117شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...118شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...119شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...120شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...121شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...122شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...123شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...124شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...125شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...126شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...127شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...128شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...129شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...130شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...131شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...132شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...133شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...134شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...135شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...136شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...137شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...138شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...139شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...140شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...141شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...142شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...143شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...144شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...145شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...146شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...147شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...148شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...149شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...150شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...151شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...152شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...153شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...154شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...155شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...156شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...157شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...158شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...159شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...160شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...161شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...162شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...163شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...164شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...165شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...166شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...167شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...168شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...169شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...170شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...171شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...172شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...173شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...174شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...175شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...176شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...177شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...178شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...179شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...180شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...181شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...182شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...183شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...184شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...185شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...186شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...187شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...188شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...189شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...190شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...191شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...192شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...193شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...194شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...195شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...196شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...197شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...198شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...199شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...200شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...201شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...202شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...203شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...204شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...205شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...206شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...207شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...208شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...209شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...210شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...211شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...212شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...213شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...214شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...215شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...216شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...217شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...218شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...219شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...220شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...221شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...222شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...223شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...224شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...225شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...226شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...227شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...228شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...229شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...230شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...231شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...232شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...233شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...234شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...235شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...236شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...237شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...238شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...239شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...240شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...241شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...242شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...243شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...244شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...245شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...246شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...247شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...248شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...249شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...250شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...251شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...252شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...253شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...254شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...255شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...256شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...257شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...258شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...259شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...260شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...261شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...262شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...263شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...264شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...265شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...266شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...267شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...268شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...269شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...270شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...271شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...272شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...273شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...274شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...275شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...276شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...277شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...278شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...279شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...280شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...281شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...282شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...283شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...284شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...285شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...286شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...287شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...288شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...289شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...290شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...291شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...292شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...293شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...294شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...295شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...296شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...297شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...298شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...299شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...300شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...301شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...302شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...303شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...304شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...305شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...306شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...307شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...308شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...309شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...310شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...311شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...312شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...313شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...314شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...315شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...316شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...317شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...318شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...319شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...320شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...321شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...322شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...323شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...324شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...325شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...326شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...327شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...328شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...329شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...330شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...331شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...332شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...333شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...334شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...335شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...336شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...337شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...338شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...339شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...340شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...341شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...342شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...343شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...344شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...345شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...346شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...347شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...348شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...349شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...350شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...351شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...352شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...353شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...354شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...355شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...356شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...357شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...358شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...359شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...360شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...361شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...362شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...363شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...364شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...365شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...366شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...367شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...368شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...369شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...370شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...371شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ