به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل حیرت - به رنگ آینه تا حشر میل خواب ندارد

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کسی که چیده به بیداری از رخت گل حیرت
به رنگ آینه تا حشر میل خواب ندارد
چو شیشه گر، به کفم گر ز کارخانه قسمت
هزار شیشه درآید، یکی شراب ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...2شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...3شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...4شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...5شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...6شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...7شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...8شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...9شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...10شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...11شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...12شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...13شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...14شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...15شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...16شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...17شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...18شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...19شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...20شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...21شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...22شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...23شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...24شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...25شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...26شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...27شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...28شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...29شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...30شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...31شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...32شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...33شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...34شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...35شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...36شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...37شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...38شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...39شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...40شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...41شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...42شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...43شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...44شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...45شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...46شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...47شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...48شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...49شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...50شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...51شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...52شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...53شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...54شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...55شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...56شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...57شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...58شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...59شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...60شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...61شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...62شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...63شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...64شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...65شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...66شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...67شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...68شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...69شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...70شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...71شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...72شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...73شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...74شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...75شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...76شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...77شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...78شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...79شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...80شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...81شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...82شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...83شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...84شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...85شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...86شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...87شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...88شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...89شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...90شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...91شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...92شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...93شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...94شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...95شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...96شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...97شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...98شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...99شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...100شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...101شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...102شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...103شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...104شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...105شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...106شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...107شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...108شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...109شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...110شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...111شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...112شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...113شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...114شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...115شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...116شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...117شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...118شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...119شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...120شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...121شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...122شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...123شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...124شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...125شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...126شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...127شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...128شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...129شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...130شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...131شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...132شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...133شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...134شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...135شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...136شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...137شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...138شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...139شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...140شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...141شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...142شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...143شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...144شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...145شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...146شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...147شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...148شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...149شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...150شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...151شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...152شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...153شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...154شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...155شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...156شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...157شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...158شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...159شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...160شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...161شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...162شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...163شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...164شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...165شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...166شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...167شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...168شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...169شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...170شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...171شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...172شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...173شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...174شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...175شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...176شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...177شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...178شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...179شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...180شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...181شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...182شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...183شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...184شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...185شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...186شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...187شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...188شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...189شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...190شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...191شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...192شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...193شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...194شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...195شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...196شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...197شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...198شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...199شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...200شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...201شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...202شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...203شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...204شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...205شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...206شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...207شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...208شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...209شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...210شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...211شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...212شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...213شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...214شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...215شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...216شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...217شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...218شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...219شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...220شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...221شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...222شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...223شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...224شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...225شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...226شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...227شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...228شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...229شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...230شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...231شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...232شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...233شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...234شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...235شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...236شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...237شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...238شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...239شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...240شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...241شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...242شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...243شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...244شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...245شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...246شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...247شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...248شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...249شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...250شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...251شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...252شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...253شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...254شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...255شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...256شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...257شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...258شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...259شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...260شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...261شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...262شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...263شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...264شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...265شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...266شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...267شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...268شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...269شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...270شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...271شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...272شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...273شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...274شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...275شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...276شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...277شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...278شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...279شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...280شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...281شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...282شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...283شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...284شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...285شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...286شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...287شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...288شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...289شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...290شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...291شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...292شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...293شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...294شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...295شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...296شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...297شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...298شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...299شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...300شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...301شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...302شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...303شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...304شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...305شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...306شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...307شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...308شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...309شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...310شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...311شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...312شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...313شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...314شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...315شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...316شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...317شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...318شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...319شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...320شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...321شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...322شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...323شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...324شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...325شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...326شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...327شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...328شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...329شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...330شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...331شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...332شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...333شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...334شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...335شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...336شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...337شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...338شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...339شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...340شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...341شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...342شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...343شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...344شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...345شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...346شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...347شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...348شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...349شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...350شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...351شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...352شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...353شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...354شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...355شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...356شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...357شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...358شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...359شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...360شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...361شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...362شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...363شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...364شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...365شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...366شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...367شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...368شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...369شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...370شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...371شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...372شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...373شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...374شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...375شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...376شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...377شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...378شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...379شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...380شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...381شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...382شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...383شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...384شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...385شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...386شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...387شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...388شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...389شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...390شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...391شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...392شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...393شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...394شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...395شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...396شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...397شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...398شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...399شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...400شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...401شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...402شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...403شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...404شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...405شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...406شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...407شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...408شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...409شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...410شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...411شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...412شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...413شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...414شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...415شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...416شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...417شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...418شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...419شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...420شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...421شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...422شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...423شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...424شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...425شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...426شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...427شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...428شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...429شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...430شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...431شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...432شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...433شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...434شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...435شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...436شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...437شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...438شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...439شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ