به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از زمزمه ام نغمه دمساز غلط شد

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در ساز فغانم ره آواز غلط شد
از زمزمه ام نغمه دمساز غلط شد
پیچید صدا در چمن از نغمه بلبل
چندان که رگ گل به رگ ساز غلط شد
در باغ تمنا چو گشودیم پرو بال
از هر طرف اندازه پرواز غلط شد
درمانده اصلاح غلط زار سلوکم
هرجا پی اصلاح شدم، باز غلط شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...2شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...3شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...4شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...5شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...6شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...7شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...8شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...9شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...10شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...11شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...12شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...13شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...14شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...15شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...16شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...17شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...18شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...19شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...20شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...21شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...22شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...23شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...24شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...25شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...26شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...27شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...28شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...29شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...30شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...31شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...32شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...33شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...34شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...35شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...36شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...37شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...38شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...39شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...40شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...41شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...42شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...43شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...44شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...45شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...46شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...47شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...48شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...49شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...50شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...51شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...52شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...53شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...54شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...55شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...56شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...57شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...58شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...59شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...60شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...61شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...62شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...63شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...64شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...65شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...66شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...67شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...68شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...69شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...70شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...71شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...72شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...73شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...74شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...75شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...76شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...77شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...78شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...79شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...80شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...81شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...82شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...83شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...84شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...85شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...86شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...87شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...88شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...89شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...90شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...91شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...92شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...93شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...94شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...95شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...96شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...97شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...98شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...99شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...100شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...101شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...102شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...103شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...104شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...105شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...106شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...107شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...108شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...109شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...110شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...111شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...112شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...113شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...114شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...115شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...116شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...117شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...118شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...119شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...120شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...121شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...122شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...123شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...124شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...125شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...126شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...127شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...128شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...129شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...130شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...131شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...132شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...133شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...134شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...135شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...136شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...137شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...138شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...139شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...140شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...141شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...142شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...143شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...144شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...145شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...146شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...147شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...148شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...149شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...150شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...151شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...152شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...153شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...154شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...155شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...156شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...157شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...158شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...159شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...160شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...161شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...162شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...163شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...164شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...165شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...166شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...167شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...168شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...169شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...170شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...171شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...172شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...173شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...174شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...175شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...176شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...177شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...178شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...179شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...180شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...181شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...182شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...183شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...184شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...185شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...186شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...187شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...188شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...189شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...190شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...191شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...192شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...193شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...194شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...195شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...196شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...197شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...198شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...199شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...200شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...201شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...202شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...203شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...204شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...205شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...206شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...207شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...208شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...209شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...210شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...211شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...212شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...213شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...214شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...215شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...216شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...217شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...218شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...219شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...220شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...221شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...222شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...223شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...224شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...225شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...226شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...227شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...228شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...229شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...230شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...231شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...232شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...233شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...234شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...235شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...236شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...237شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...238شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...239شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...240شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...241شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...242شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...243شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...244شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...245شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...246شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...247شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...248شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...249شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...250شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...251شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...252شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...253شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...254شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...255شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...256شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...257شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...258شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...259شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...260شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...261شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...262شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...263شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...264شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...265شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...266شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...267شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...268شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...269شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...270شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...271شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...272شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...273شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...274شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...275شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...276شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...277شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...278شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...279شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...280شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...281شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...282شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...283شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...284شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...285شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...286شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...287شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...288شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...289شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...290شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...291شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...292شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...293شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...294شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...295شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...296شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...297شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...298شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...299شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...300شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...301شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...302شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...303شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...304شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...305شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...306شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...307شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...308شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...309شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...310شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...311شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...312شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...313شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...314شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...315شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...316شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...317شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...318شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...319شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...320شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...321شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...322شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...323شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...324شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...325شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...326شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...327شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...328شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...329شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...330شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...331شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...332شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...333شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...334شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...335شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...336شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...337شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...338شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...339شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...340شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...341شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...342شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...343شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...344شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...345شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...346شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...347شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...348شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...349شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...350شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...351شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...352شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...353شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...354شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...355شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...356شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...357شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...358شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...359شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...360شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...361شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...362شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...363شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...364شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...365شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...366شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...367شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...368شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...369شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...370شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...371شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...372شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...373شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...374شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...375شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...376شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...377شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...378شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...379شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...380شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...381شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...382شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...383شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...384شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...385شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...386شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...387شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...388شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...389شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...390شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...391شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...392شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...393شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...394شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...395شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...396شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ