به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - باغ طرب ز آتش تر آب می خورد

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم
باغ طرب ز آتش تر آب می خورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...2شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...3شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...4شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...5شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...6شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...7شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...8شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...9شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...10شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...11شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...12شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...13شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...14شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...15شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...16شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...17شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...18شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...19شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...20شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...21شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...22شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...23شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...24شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...25شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...26شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...27شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...28شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...29شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...30شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...31شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...32شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...33شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...34شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...35شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...36شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...37شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...38شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...39شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...40شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...41شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...42شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...43شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...44شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...45شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...46شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...47شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...48شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...49شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...50شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...51شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...52شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...53شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...54شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...55شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...56شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...57شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...58شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...59شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...60شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...61شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...62شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...63شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...64شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...65شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...66شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...67شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...68شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...69شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...70شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...71شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...72شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...73شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...74شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...75شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...76شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...77شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...78شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...79شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...80شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...81شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...82شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...83شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...84شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...85شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...86شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...87شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...88شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...89شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...90شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...91شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...92شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...93شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...94شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...95شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...96شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...97شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...98شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...99شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...100شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...101شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...102شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...103شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...104شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...105شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...106شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...107شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...108شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...109شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...110شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...111شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...112شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...113شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...114شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...115شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...116شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...117شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...118شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...119شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...120شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...121شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...122شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...123شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...124شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...125شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...126شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...127شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...128شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...129شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...130شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...131شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...132شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...133شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...134شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...135شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...136شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...137شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...138شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...139شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...140شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...141شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...142شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...143شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...144شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...145شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...146شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...147شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...148شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...149شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...150شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...151شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...152شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...153شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...154شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...155شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...156شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...157شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...158شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...159شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...160شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...161شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...162شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...163شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...164شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...165شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...166شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...167شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...168شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...169شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...170شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...171شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...172شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...173شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...174شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...175شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...176شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...177شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...178شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...179شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...180شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...181شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...182شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...183شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...184شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...185شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...186شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...187شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...188شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...189شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...190شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...191شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...192شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...193شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...194شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...195شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...196شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...197شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...198شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...199شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...200شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...201شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...202شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...203شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...204شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...205شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...206شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...207شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...208شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...209شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...210شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...211شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...212شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...213شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...214شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...215شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...216شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...217شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...218شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...219شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...220شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...221شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...222شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...223شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...224شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...225شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...226شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...227شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...228شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...229شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...230شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...231شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...232شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...233شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...234شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...235شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...236شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...237شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...238شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...239شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...240شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...241شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...242شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...243شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...244شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...245شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...246شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...247شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...248شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...249شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...250شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...251شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...252شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...253شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...254شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...255شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...256شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...257شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...258شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...259شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...260شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...261شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...262شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...263شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...264شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...265شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...266شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...267شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...268شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...269شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...270شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...271شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...272شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...273شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...274شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...275شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...276شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...277شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...278شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...279شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...280شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...281شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...282شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...283شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...284شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...285شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...286شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...287شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...288شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...289شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...290شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...291شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...292شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...293شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...294شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...295شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...296شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...297شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...298شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...299شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...300شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...301شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...302شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...303شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...304شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...305شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...306شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...307شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...308شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...309شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...310شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...311شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...312شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...313شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...314شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...315شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...316شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...317شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...318شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...319شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...320شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...321شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...322شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...323شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...324شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...325شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...326شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...327شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...328شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...329شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...330شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...331شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...332شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...333شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...334شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...335شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...336شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...337شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...338شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...339شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...340شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...341شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...342شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...343شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...344شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...345شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...346شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...347شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...348شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...349شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...350شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...351شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...352شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...353شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...354شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...355شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...356شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...357شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...358شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...359شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...360شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...361شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...362شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...363شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...364شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...365شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...366شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...367شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...368شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...369شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...370شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...371شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...372شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...373شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...374شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...375شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...376شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...377شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...378شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...379شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...380شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...381شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...382شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...383شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...384شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...385شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...386شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...387شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...388شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...389شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...390شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...391شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...392شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...393شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ