به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده را ماند - ز لب، خال تو جامی سر به کوثر داده را ماند

850عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده را ماند
ز لب، خال تو جامی سر به کوثر داده را ماند
دلم از یاد چشم او بود مانند نرگسدان
سرم از فکر لعل او، کدوی باده را ماند
دمی کز هر طرف گردد پریشان سنبل زلفش
ز رعنایی، تذرو بال و پر بگشاده را ماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...2شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...3شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...4شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...5شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...6شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...7شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...8شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...9شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...10شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...11شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...12شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...13شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...14شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...15شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...16شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...17شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...18شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...19شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...20شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...21شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...22شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...23شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...24شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...25شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...26شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...27شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...28شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...29شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...30شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...31شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...32شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...33شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...34شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...35شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...36شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...37شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...38شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...39شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...40شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...41شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...42شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...43شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...44شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...45شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...46شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...47شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...48شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...49شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...50شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...51شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...52شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...53شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...54شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...55شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...56شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...57شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...58شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...59شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...60شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...61شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...62شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...63شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...64شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...65شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...66شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...67شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...68شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...69شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...70شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...71شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...72شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...73شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...74شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...75شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...76شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...77شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...78شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...79شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...80شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...81شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...82شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...83شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...84شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...85شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...86شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...87شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...88شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...89شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...90شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...91شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...92شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...93شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...94شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...95شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...96شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...97شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...98شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...99شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...100شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...101شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...102شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...103شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...104شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...105شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...106شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...107شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...108شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...109شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...110شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...111شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...112شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...113شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...114شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...115شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...116شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...117شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...118شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...119شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...120شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...121شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...122شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...123شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...124شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...125شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...126شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...127شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...128شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...129شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...130شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...131شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...132شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...133شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...134شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...135شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...136شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...137شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...138شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...139شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...140شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...141شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...142شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...143شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...144شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...145شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...146شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...147شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...148شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...149شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...150شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...151شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...152شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...153شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...154شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...155شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...156شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...157شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...158شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...159شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...160شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...161شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...162شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...163شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...164شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...165شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...166شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...167شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...168شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...169شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...170شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...171شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...172شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...173شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...174شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...175شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...176شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...177شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...178شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...179شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...180شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...181شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...182شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...183شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...184شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...185شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...186شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...187شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...188شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...189شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...190شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...191شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...192شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...193شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...194شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...195شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...196شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...197شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...198شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...199شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...200شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...201شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...202شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...203شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...204شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...205شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...206شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...207شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...208شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...209شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...210شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...211شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...212شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...213شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...214شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...215شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...216شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...217شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...218شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...219شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...220شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...221شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...222شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...223شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...224شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...225شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...226شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...227شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...228شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...229شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...230شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...231شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...232شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...233شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...234شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...235شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...236شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...237شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...238شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...239شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...240شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...241شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...242شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...243شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...244شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...245شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...246شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...247شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...248شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...249شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...250شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...251شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...252شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...253شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...254شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...255شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...256شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...257شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...258شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...259شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...260شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...261شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...262شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...263شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...264شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...265شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...266شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...267شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...268شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...269شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...270شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...271شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...272شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...273شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...274شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...275شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...276شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...277شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...278شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...279شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...280شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...281شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...282شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...283شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...284شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...285شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...286شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...287شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...288شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...289شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...290شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...291شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...292شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...293شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...294شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...295شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...296شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...297شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...298شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...299شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...300شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...301شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...302شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...303شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...304شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...305شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...306شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...307شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...308شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...309شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...310شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...311شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...312شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...313شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...314شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...315شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...316شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...317شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...318شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...319شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...320شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...321شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...322شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...323شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...324شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...325شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...326شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...327شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...328شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...329شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...330شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...331شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...332شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...333شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...334شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...335شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...336شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...337شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...338شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...339شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...340شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...341شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...342شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...343شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...344شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...345شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...346شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...347شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...348شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...349شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...350شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...351شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...352شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...353شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...354شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...355شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...356شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...357شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...358شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...359شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...360شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...361شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...362شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...363شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...364شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...365شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...366شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...367شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...368شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...369شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...370شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...371شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...372شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...373شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...374شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...375شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...376شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...377شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...378شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...379شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...380شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...381شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...382شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...383شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...384شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...385شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...386شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...387شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...388شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...389شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...390شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...391شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...392شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...393شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...394شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...395شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...396شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...397شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...398شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...399شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...400شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...401شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...402شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...403شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...404شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...405شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...406شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...407شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...408شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...409شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...410شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...411شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...412شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...413شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...414شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...415شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...416شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...417شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...418شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...419شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...420شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...421شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...422شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...423شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...424شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ