به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل یکی ست - گل پریشانی چو بیند، شکوه را بلبل کند

870عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عاشق و معشوق را با هم زبان و دل یکی ست
گل پریشانی چو بیند، شکوه را بلبل کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...2شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...3شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...4شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...5شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...6شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...7شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...8شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...9شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...10شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...11شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...12شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...13شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...14شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...15شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...16شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...17شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...18شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...19شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...20شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...21شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...22شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...23شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...24شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...25شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...26شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...27شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...28شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...29شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...30شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...31شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...32شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...33شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...34شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...35شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...36شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...37شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...38شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...39شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...40شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...41شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...42شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...43شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...44شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...45شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...46شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...47شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...48شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...49شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...50شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...51شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...52شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...53شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...54شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...55شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...56شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...57شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...58شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...59شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...60شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...61شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...62شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...63شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...64شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...65شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...66شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...67شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...68شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...69شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...70شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...71شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...72شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...73شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...74شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...75شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...76شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...77شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...78شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...79شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...80شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...81شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...82شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...83شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...84شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...85شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...86شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...87شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...88شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...89شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...90شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...91شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...92شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...93شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...94شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...95شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...96شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...97شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...98شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...99شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...100شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...101شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...102شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...103شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...104شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...105شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...106شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...107شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...108شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...109شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...110شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...111شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...112شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...113شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...114شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...115شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...116شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...117شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...118شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...119شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...120شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...121شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...122شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...123شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...124شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...125شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...126شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...127شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...128شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...129شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...130شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...131شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...132شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...133شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...134شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...135شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...136شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...137شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...138شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...139شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...140شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...141شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...142شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...143شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...144شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...145شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...146شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...147شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...148شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...149شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...150شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...151شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...152شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...153شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...154شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...155شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...156شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...157شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...158شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...159شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...160شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...161شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...162شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...163شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...164شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...165شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...166شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...167شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...168شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...169شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...170شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...171شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...172شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...173شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...174شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...175شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...176شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...177شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...178شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...179شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...180شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...181شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...182شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...183شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...184شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...185شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...186شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...187شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...188شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...189شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...190شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...191شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...192شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...193شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...194شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...195شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...196شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...197شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...198شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...199شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...200شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...201شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...202شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...203شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...204شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...205شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...206شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...207شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...208شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...209شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...210شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...211شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...212شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...213شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...214شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...215شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...216شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...217شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...218شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...219شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...220شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...221شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...222شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...223شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...224شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...225شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...226شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...227شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...228شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...229شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...230شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...231شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...232شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...233شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...234شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...235شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...236شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...237شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...238شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...239شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...240شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...241شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...242شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...243شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...244شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...245شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...246شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...247شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...248شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...249شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...250شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...251شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...252شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...253شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...254شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...255شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...256شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...257شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...258شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...259شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...260شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...261شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...262شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...263شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...264شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...265شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...266شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...267شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...268شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...269شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...270شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...271شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...272شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...273شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...274شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...275شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...276شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...277شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...278شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...279شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...280شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...281شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...282شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...283شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...284شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...285شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...286شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...287شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...288شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...289شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...290شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...291شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...292شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...293شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...294شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...295شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...296شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...297شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...298شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...299شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...300شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...301شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...302شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...303شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...304شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...305شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...306شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...307شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...308شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...309شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...310شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...311شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...312شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...313شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...314شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...315شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...316شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...317شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...318شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...319شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...320شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...321شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...322شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...323شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...324شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...325شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...326شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...327شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...328شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...329شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...330شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...331شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...332شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...333شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...334شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...335شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...336شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...337شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...338شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...339شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...340شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...341شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...342شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...343شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...344شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...345شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...346شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...347شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...348شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...349شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...350شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...351شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...352شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...353شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...354شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...355شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...356شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...357شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...358شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...359شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...360شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...361شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...362شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...363شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...364شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...365شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...366شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...367شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...368شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...369شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...370شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...371شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...372شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...373شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...374شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...375شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...376شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...377شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...378شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...379شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...380شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...381شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...382شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...383شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...384شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...385شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...386شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...387شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...388شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...389شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...390شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...391شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...392شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...393شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...394شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...395شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...396شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...397شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...398شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...399شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...400شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...401شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...402شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...403شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...404شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...405شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...406شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...407شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...408شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...409شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...410شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...411شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...412شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...413شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...414شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...415شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...416شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...417شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...418شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...419شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...420شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...421شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...422شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...423شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...424شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...425شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...426شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...427شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...428شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...429شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...430شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...431شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...432شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...433شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...434شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...435شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...436شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...437شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...438شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...439شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...440شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...441شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...442شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...443شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...444شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...445شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...446شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ