به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود سازند رام - همچو باران هر که فیضی بیند از ما می رمد

830عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دیگران از فیض، مردم را به خود سازند رام
همچو باران هر که فیضی بیند از ما می رمد
گر به یاد بخت ما، ساقی کند ساز طرب
نقل می رنجد ز می، ساغر ز مینا می رمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...2شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...3شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...4شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...5شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...6شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...7شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...8شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...9شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...10شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...11شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...12شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...13شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...14شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...15شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...16شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...17شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...18شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...19شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...20شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...21شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...22شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...23شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...24شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...25شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...26شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...27شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...28شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...29شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...30شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...31شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...32شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...33شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...34شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...35شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...36شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...37شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...38شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...39شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...40شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...41شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...42شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...43شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...44شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...45شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...46شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...47شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...48شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...49شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...50شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...51شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...52شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...53شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...54شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...55شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...56شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...57شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...58شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...59شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...60شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...61شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...62شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...63شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...64شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...65شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...66شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...67شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...68شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...69شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...70شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...71شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...72شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...73شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...74شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...75شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...76شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...77شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...78شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...79شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...80شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...81شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...82شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...83شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...84شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...85شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...86شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...87شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...88شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...89شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...90شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...91شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...92شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...93شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...94شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...95شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...96شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...97شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...98شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...99شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...100شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...101شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...102شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...103شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...104شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...105شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...106شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...107شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...108شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...109شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...110شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...111شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...112شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...113شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...114شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...115شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...116شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...117شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...118شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...119شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...120شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...121شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...122شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...123شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...124شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...125شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...126شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...127شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...128شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...129شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...130شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...131شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...132شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...133شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...134شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...135شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...136شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...137شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...138شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...139شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...140شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...141شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...142شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...143شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...144شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...145شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...146شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...147شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...148شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...149شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...150شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...151شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...152شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...153شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...154شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...155شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...156شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...157شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...158شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...159شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...160شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...161شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...162شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...163شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...164شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...165شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...166شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...167شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...168شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...169شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...170شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...171شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...172شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...173شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...174شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...175شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...176شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...177شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...178شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...179شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...180شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...181شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...182شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...183شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...184شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...185شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...186شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...187شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...188شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...189شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...190شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...191شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...192شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...193شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...194شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...195شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...196شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...197شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...198شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...199شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...200شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...201شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...202شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...203شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...204شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...205شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...206شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...207شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...208شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...209شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...210شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...211شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...212شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...213شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...214شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...215شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...216شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...217شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...218شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...219شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...220شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...221شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...222شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...223شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...224شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...225شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...226شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...227شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...228شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...229شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...230شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...231شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...232شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...233شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...234شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...235شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...236شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...237شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...238شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...239شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...240شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...241شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...242شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...243شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...244شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...245شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...246شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...247شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...248شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...249شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...250شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...251شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...252شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...253شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...254شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...255شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...256شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...257شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...258شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...259شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...260شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...261شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...262شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...263شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...264شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...265شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...266شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...267شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...268شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...269شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...270شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...271شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...272شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...273شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...274شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...275شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...276شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...277شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...278شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...279شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...280شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...281شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...282شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...283شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...284شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...285شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...286شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...287شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...288شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...289شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...290شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...291شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...292شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...293شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...294شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...295شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...296شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...297شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...298شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...299شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...300شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...301شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...302شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...303شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...304شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...305شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...306شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...307شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...308شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...309شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...310شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...311شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...312شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...313شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...314شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...315شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...316شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...317شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...318شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...319شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...320شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...321شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...322شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...323شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...324شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...325شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...326شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...327شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...328شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...329شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...330شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...331شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...332شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...333شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...334شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...335شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...336شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...337شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...338شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...339شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...340شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...341شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...342شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...343شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...344شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...345شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...346شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...347شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...348شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...349شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...350شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...351شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...352شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...353شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...354شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...355شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...356شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...357شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...358شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...359شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...360شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...361شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...362شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...363شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...364شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...365شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...366شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...367شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...368شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...369شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...370شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...371شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...372شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...373شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...374شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...375شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...376شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...377شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...378شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...379شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...380شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...381شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...382شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...383شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...384شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...385شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...386شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...387شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...388شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...389شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...390شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...391شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...392شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...393شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...394شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...395شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...396شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...397شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...398شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...399شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...400شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...401شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...402شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...403شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...404شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...405شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...406شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...407شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...408شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...409شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...410شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...411شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...412شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...413شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...414شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...415شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...416شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...417شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...418شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...419شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...420شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...421شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...422شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...423شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...424شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...425شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...426شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...427شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...428شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...429شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...430شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...431شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...432شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...433شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...434شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...435شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...436شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...437شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...438شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...439شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...440شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...441شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...442شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...443شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...444شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...445شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...446شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...447شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...448شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...449شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...450شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...451شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...452شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...453شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...454شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...455شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...456شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...457شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...458شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...459شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...460شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...461شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...462شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...463شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...464شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...465شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...466شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...467شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...468شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...469شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...470شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...471شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...472شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...473شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...474شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...475شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...476شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...477شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...478شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...479شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...480شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...481شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ