به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت محرومی - به رنگ ابر نیسان، گریه اش در آستین باشد

930عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت محرومی
به رنگ ابر نیسان، گریه اش در آستین باشد
مگو طغرا چه سان باشم چنین، کاول چنان بودم
که اوضاع جهان، گاهی چنان، گاهی چنین باشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...2شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...3شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...4شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...5شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...6شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...7شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...8شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...9شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...10شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...11شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...12شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...13شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...14شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...15شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...16شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...17شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...18شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...19شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...20شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...21شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...22شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...23شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...24شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...25شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...26شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...27شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...28شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...29شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...30شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...31شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...32شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...33شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...34شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...35شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...36شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...37شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...38شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...39شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...40شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...41شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...42شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...43شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...44شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...45شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...46شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...47شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...48شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...49شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...50شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...51شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...52شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...53شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...54شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...55شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...56شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...57شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...58شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...59شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...60شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...61شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...62شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...63شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...64شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...65شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...66شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...67شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...68شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...69شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...70شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...71شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...72شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...73شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...74شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...75شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...76شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...77شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...78شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...79شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...80شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...81شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...82شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...83شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...84شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...85شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...86شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...87شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...88شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...89شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...90شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...91شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...92شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...93شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...94شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...95شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...96شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...97شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...98شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...99شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...100شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...101شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...102شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...103شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...104شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...105شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...106شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...107شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...108شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...109شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...110شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...111شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...112شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...113شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...114شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...115شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...116شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...117شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...118شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...119شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...120شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...121شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...122شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...123شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...124شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...125شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...126شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...127شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...128شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...129شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...130شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...131شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...132شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...133شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...134شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...135شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...136شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...137شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...138شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...139شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...140شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...141شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...142شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...143شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...144شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...145شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...146شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...147شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...148شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...149شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...150شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...151شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...152شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...153شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...154شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...155شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...156شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...157شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...158شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...159شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...160شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...161شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...162شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...163شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...164شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...165شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...166شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...167شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...168شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...169شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...170شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...171شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...172شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...173شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...174شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...175شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...176شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...177شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...178شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...179شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...180شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...181شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...182شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...183شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...184شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...185شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...186شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...187شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...188شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...189شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...190شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...191شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...192شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...193شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...194شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...195شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...196شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...197شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...198شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...199شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...200شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...201شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...202شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...203شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...204شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...205شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...206شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...207شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...208شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...209شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...210شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...211شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...212شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...213شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...214شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...215شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...216شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...217شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...218شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...219شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...220شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...221شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...222شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...223شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...224شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...225شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...226شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...227شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...228شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...229شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...230شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...231شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...232شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...233شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...234شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...235شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...236شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...237شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...238شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...239شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...240شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...241شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...242شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...243شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...244شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...245شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...246شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...247شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...248شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...249شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...250شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...251شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...252شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...253شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...254شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...255شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...256شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...257شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...258شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...259شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...260شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...261شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...262شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...263شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...264شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...265شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...266شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...267شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...268شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...269شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...270شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...271شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...272شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...273شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...274شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...275شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...276شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...277شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...278شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...279شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...280شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...281شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...282شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...283شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...284شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...285شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...286شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...287شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...288شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...289شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...290شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...291شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...292شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...293شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...294شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...295شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...296شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...297شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...298شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...299شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...300شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...301شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...302شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...303شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...304شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...305شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...306شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...307شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...308شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...309شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...310شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...311شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...312شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...313شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...314شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...315شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...316شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...317شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...318شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...319شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...320شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...321شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...322شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...323شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...324شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...325شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...326شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...327شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...328شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...329شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...330شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...331شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...332شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...333شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...334شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...335شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...336شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...337شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...338شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...339شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...340شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...341شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...342شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...343شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...344شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...345شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...346شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...347شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...348شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...349شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...350شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...351شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...352شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...353شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...354شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...355شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...356شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...357شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...358شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...359شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...360شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...361شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...362شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...363شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...364شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...365شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...366شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...367شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...368شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...369شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...370شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...371شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...372شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...373شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...374شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...375شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...376شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...377شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...378شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...379شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...380شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...381شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...382شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...383شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...384شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...385شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...386شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...387شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...388شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...389شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...390شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...391شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...392شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...393شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...394شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...395شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...396شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...397شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...398شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...399شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...400شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...401شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...402شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...403شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...404شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...405شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...406شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...407شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...408شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...409شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...410شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...411شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...412شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...413شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...414شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...415شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...416شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...417شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...418شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...419شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...420شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...421شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...422شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...423شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...424شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...425شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...426شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...427شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...428شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...429شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...430شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...431شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...432شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...433شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...434شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...435شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...436شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...437شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...438شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...439شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...440شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...441شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...442شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...443شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...444شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...445شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...446شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...447شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...448شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...449شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...450شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...451شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...452شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...453شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...454شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...455شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...456شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...457شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...458شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...459شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...460شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...461شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...462شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...463شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...464شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...465شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...466شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...467شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...468شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...469شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...470شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ