به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - فریاد بلبلان به خروشم نمی رسد

890عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد
فریاد بلبلان به خروشم نمی رسد
در کوچه باغ شوق ز بس تند می دوم
آواز پای خویش به گوشم نمی رسد
تا بر کدوی می نخورد سنگ حادثات
گرد زیان به دامن هوشم نمی رسد
گوش دلم به هاتف مینای باده است
الهام زاهدان به سروشم نمی رسد
یکسان به خاک میکده گردیدم و هنوز
دست سبوی باده به دوشم نمی رسد
طغرا، ز گوشمال غم آگه نمی شوم
تا پیچشی به حلقه گوشم نمی رسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...2شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...3شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...4شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...5شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...6شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...7شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...8شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...9شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...10شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...11شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...12شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...13شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...14شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...15شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...16شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...17شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...18شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...19شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...20شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...21شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...22شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...23شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...24شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...25شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...26شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...27شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...28شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...29شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...30شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...31شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...32شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...33شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...34شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...35شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...36شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...37شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...38شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...39شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...40شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...41شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...42شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...43شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...44شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...45شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...46شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...47شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...48شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...49شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...50شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...51شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...52شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...53شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...54شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...55شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...56شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...57شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...58شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...59شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...60شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...61شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...62شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...63شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...64شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...65شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...66شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...67شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...68شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...69شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...70شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...71شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...72شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...73شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...74شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...75شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...76شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...77شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...78شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...79شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...80شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...81شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...82شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...83شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...84شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...85شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...86شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...87شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...88شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...89شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...90شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...91شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...92شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...93شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...94شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...95شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...96شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...97شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...98شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...99شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...100شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...101شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...102شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...103شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...104شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...105شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...106شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...107شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...108شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...109شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...110شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...111شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...112شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...113شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...114شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...115شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...116شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...117شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...118شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...119شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...120شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...121شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...122شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...123شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...124شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...125شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...126شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...127شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...128شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...129شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...130شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...131شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...132شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...133شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...134شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...135شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...136شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...137شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...138شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...139شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...140شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...141شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...142شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...143شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...144شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...145شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...146شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...147شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...148شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...149شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...150شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...151شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...152شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...153شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...154شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...155شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...156شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...157شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...158شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...159شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...160شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...161شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...162شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...163شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...164شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...165شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...166شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...167شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...168شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...169شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...170شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...171شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...172شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...173شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...174شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...175شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...176شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...177شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...178شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...179شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...180شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...181شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...182شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...183شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...184شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...185شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...186شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...187شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...188شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...189شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...190شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...191شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...192شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...193شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...194شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...195شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...196شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...197شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...198شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...199شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...200شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...201شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...202شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...203شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...204شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...205شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...206شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...207شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...208شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...209شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...210شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...211شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...212شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...213شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...214شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...215شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...216شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...217شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...218شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...219شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...220شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...221شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...222شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...223شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...224شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...225شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...226شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...227شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...228شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...229شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...230شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...231شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...232شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...233شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...234شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...235شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...236شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...237شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...238شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...239شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...240شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...241شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...242شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...243شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...244شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...245شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...246شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...247شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...248شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...249شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...250شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...251شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...252شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...253شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...254شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...255شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...256شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...257شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...258شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...259شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...260شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...261شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...262شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...263شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...264شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...265شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...266شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...267شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...268شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...269شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...270شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...271شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...272شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...273شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...274شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...275شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...276شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...277شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...278شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...279شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...280شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...281شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...282شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...283شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...284شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...285شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...286شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...287شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...288شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...289شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...290شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...291شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...292شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...293شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...294شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...295شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...296شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...297شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...298شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...299شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...300شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...301شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...302شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...303شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...304شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...305شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...306شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...307شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...308شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...309شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...310شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...311شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...312شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...313شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...314شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...315شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...316شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...317شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...318شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...319شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...320شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...321شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...322شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...323شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...324شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...325شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...326شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...327شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...328شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...329شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...330شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...331شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...332شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...333شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...334شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...335شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...336شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...337شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...338شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...339شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...340شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...341شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...342شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...343شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...344شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...345شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...346شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...347شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...348شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...349شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...350شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...351شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...352شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...353شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...354شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...355شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...356شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...357شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...358شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...359شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...360شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...361شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...362شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...363شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...364شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...365شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...366شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...367شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...368شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...369شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...370شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...371شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...372شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...373شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...374شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...375شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...376شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...377شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...378شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...379شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...380شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...381شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...382شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...383شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...384شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...385شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...386شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...387شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...388شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...389شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...390شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...391شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...392شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...393شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...394شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...395شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...396شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...397شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...398شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...399شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...400شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...401شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...402شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...403شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...404شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...405شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...406شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...407شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...408شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...409شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...410شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...411شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...412شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...413شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...414شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...415شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...416شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...417شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...418شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...419شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...420شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...421شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...422شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...423شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...424شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...425شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...426شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...427شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...428شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...429شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...430شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...431شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...432شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...433شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...434شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...435شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...436شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...437شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...438شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...439شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...440شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...441شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...442شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...443شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...444شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...445شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...446شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...447شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...448شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...449شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...450شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...451شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...452شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...453شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...454شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...455شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...456شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...457شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...458شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...459شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...460شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...461شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...462شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...463شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...464شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...465شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...466شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...467شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ