گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بید
نزند از چه درین باغ، جنون بر سر بید؟
تا توان یافت که آزاده این گلشن کیست
بر هر نخل عیان گشت و نهان شد بر بید
برگ سبزی نفرستاد به مجنون صفتان
کو نسیمی که درین کار شود رهبر بید
غیر طغرا که ز اسباب جنون آگاه است
کس ندانسته که شور از چه بود در سر بید