به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بنای جلوه گری را سراب می داند

840عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ثبات خانه تن را حباب می داند
بنای جلوه گری را سراب می داند
قدح که هیچ نمی داند از مراتب بزم
شراب را ز غم او کباب می داند
به نیم جو نخرد ذوق آرمیدن را
دلی که چاشنی اضطراب می داند
تو سیل اشک روان کن، که خود ره جو را
اگر چپ است وگر راست، آب می داند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...2شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...3شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...4شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...5شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...6شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...7شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...8شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...9شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...10شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...11شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...12شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...13شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...14شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...15شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...16شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...17شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...18شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...19شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...20شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...21شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...22شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...23شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...24شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...25شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...26شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...27شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...28شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...29شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...30شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...31شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...32شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...33شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...34شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...35شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...36شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...37شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...38شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...39شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...40شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...41شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...42شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...43شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...44شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...45شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...46شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...47شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...48شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...49شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...50شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...51شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...52شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...53شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...54شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...55شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...56شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...57شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...58شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...59شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...60شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...61شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...62شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...63شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...64شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...65شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...66شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...67شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...68شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...69شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...70شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...71شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...72شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...73شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...74شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...75شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...76شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...77شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...78شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...79شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...80شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...81شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...82شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...83شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...84شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...85شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...86شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...87شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...88شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...89شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...90شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...91شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...92شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...93شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...94شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...95شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...96شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...97شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...98شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...99شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...100شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...101شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...102شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...103شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...104شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...105شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...106شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...107شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...108شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...109شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...110شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...111شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...112شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...113شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...114شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...115شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...116شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...117شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...118شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...119شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...120شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...121شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...122شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...123شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...124شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...125شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...126شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...127شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...128شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...129شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...130شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...131شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...132شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...133شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...134شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...135شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...136شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...137شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...138شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...139شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...140شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...141شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...142شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...143شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...144شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...145شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...146شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...147شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...148شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...149شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...150شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...151شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...152شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...153شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...154شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...155شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...156شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...157شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...158شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...159شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...160شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...161شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...162شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...163شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...164شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...165شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...166شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...167شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...168شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...169شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...170شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...171شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...172شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...173شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...174شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...175شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...176شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...177شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...178شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...179شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...180شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...181شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...182شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...183شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...184شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...185شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...186شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...187شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...188شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...189شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...190شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...191شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...192شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...193شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...194شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...195شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...196شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...197شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...198شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...199شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...200شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...201شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...202شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...203شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...204شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...205شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...206شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...207شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...208شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...209شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...210شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...211شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...212شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...213شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...214شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...215شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...216شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...217شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...218شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...219شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...220شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...221شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...222شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...223شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...224شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...225شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...226شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...227شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...228شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...229شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...230شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...231شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...232شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...233شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...234شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...235شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...236شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...237شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...238شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...239شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...240شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...241شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...242شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...243شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...244شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...245شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...246شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...247شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...248شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...249شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...250شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...251شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...252شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...253شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...254شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...255شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...256شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...257شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...258شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...259شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...260شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...261شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...262شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...263شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...264شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...265شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...266شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...267شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...268شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...269شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...270شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...271شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...272شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...273شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...274شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...275شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...276شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...277شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...278شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...279شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...280شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...281شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...282شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...283شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...284شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...285شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...286شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...287شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...288شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...289شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...290شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...291شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...292شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...293شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...294شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...295شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...296شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...297شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...298شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...299شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...300شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...301شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...302شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...303شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...304شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...305شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...306شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...307شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...308شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...309شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...310شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...311شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...312شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...313شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...314شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...315شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...316شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...317شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...318شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...319شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...320شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...321شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...322شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...323شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...324شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...325شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...326شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...327شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...328شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...329شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...330شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...331شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...332شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...333شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...334شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...335شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...336شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...337شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...338شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...339شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...340شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...341شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...342شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...343شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...344شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...345شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...346شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...347شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...348شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...349شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...350شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...351شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...352شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...353شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...354شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...355شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...356شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...357شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...358شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...359شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...360شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...361شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...362شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...363شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...364شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...365شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...366شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...367شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...368شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...369شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...370شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...371شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...372شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...373شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...374شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...375شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...376شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...377شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...378شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...379شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...380شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...381شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...382شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...383شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...384شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...385شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...386شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...387شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...388شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...389شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...390شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...391شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...392شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...393شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...394شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...395شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...396شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...397شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...398شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...399شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...400شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...401شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...402شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...403شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...404شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...405شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...406شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...407شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...408شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...409شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...410شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...411شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...412شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...413شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...414شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...415شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...416شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...417شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...418شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...419شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...420شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...421شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...422شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...423شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...424شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...425شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...426شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...427شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...428شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...429شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...430شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...431شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...432شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...433شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...434شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...435شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...436شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...437شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...438شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...439شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...440شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...441شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...442شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...443شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...444شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...445شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...446شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...447شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...448شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...449شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...450شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...451شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...452شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...453شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...454شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...455شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...456شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...457شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...458شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...459شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...460شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...461شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...462شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...463شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...464شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...465شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...466شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...467شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...468شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...469شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...470شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...471شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ