به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیافت - باده وصل به بزم آمد و پیمانه نیافت

880عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیافت
باده وصل به بزم آمد و پیمانه نیافت
مرغ دل چون نکند شکوه درین سبزقفس؟
آب اگر یافت به صد خون جگر، دانه نیافت
بس که افتاده خرابی ز غمت بر سر هم
دل دیوانه ما راه به ویرانه نیافت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...2شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...3شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...4شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...5شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...6شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...7شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...8شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...9شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...10شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...11شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...12شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...13شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...14شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...15شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...16شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...17شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...18شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...19شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...20شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...21شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...22شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...23شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...24شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...25شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...26شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...27شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...28شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...29شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...30شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...31شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...32شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...33شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...34شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...35شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...36شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...37شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...38شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...39شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...40شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...41شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...42شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...43شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...44شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...45شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...46شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...47شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...48شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...49شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...50شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...51شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...52شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...53شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...54شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...55شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...56شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...57شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...58شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...59شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...60شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...61شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...62شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...63شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...64شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...65شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...66شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...67شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...68شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...69شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...70شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...71شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...72شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...73شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...74شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...75شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...76شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...77شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...78شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...79شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...80شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...81شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...82شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...83شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...84شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...85شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...86شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...87شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...88شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...89شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...90شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...91شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...92شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...93شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...94شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...95شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...96شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...97شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...98شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...99شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...100شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...101شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...102شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...103شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...104شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...105شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...106شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...107شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...108شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...109شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...110شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...111شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...112شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...113شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...114شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...115شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...116شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...117شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...118شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...119شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...120شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...121شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...122شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...123شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...124شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...125شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...126شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...127شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...128شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...129شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...130شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...131شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...132شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...133شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...134شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...135شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...136شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...137شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...138شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...139شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...140شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...141شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...142شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...143شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...144شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...145شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...146شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...147شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...148شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...149شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...150شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...151شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...152شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...153شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...154شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...155شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...156شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...157شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...158شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...159شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...160شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...161شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...162شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...163شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...164شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...165شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...166شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...167شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...168شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...169شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...170شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...171شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...172شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...173شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...174شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...175شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...176شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...177شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...178شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...179شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...180شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...181شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...182شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...183شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...184شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...185شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...186شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...187شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...188شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...189شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...190شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...191شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...192شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...193شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...194شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...195شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...196شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...197شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...198شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...199شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...200شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...201شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...202شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...203شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...204شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...205شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...206شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...207شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...208شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...209شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...210شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...211شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...212شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...213شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...214شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...215شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...216شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...217شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...218شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...219شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...220شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...221شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...222شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...223شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...224شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...225شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...226شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...227شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...228شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...229شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...230شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...231شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...232شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...233شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...234شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...235شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...236شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...237شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...238شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...239شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...240شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...241شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...242شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...243شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...244شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...245شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...246شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...247شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...248شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...249شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...250شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...251شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...252شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...253شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...254شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...255شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...256شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...257شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...258شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...259شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...260شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...261شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...262شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...263شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...264شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...265شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...266شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...267شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...268شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...269شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...270شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...271شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...272شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...273شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...274شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...275شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...276شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...277شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...278شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...279شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...280شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...281شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...282شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...283شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...284شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...285شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...286شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...287شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...288شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...289شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...290شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...291شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...292شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...293شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...294شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...295شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...296شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...297شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...298شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...299شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...300شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...301شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...302شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...303شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...304شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...305شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...306شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...307شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...308شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...309شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...310شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...311شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...312شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...313شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...314شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...315شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...316شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...317شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...318شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...319شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...320شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...321شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...322شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...323شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...324شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...325شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...326شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...327شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...328شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...329شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...330شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...331شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...332شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...333شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...334شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...335شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...336شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...337شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...338شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...339شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...340شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...341شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...342شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...343شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...344شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...345شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...346شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...347شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...348شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...349شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...350شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...351شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...352شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...353شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...354شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...355شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...356شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...357شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...358شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...359شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...360شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...361شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...362شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...363شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...364شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...365شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...366شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...367شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...368شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...369شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...370شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...371شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...372شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...373شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...374شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...375شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...376شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...377شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...378شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...379شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...380شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...381شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...382شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...383شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...384شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...385شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...386شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...387شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...388شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...389شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...390شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...391شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...392شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...393شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...394شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...395شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...396شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...397شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...398شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...399شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...400شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...401شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...402شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...403شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...404شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...405شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...406شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...407شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...408شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...409شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...410شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...411شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...412شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...413شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...414شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...415شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...416شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...417شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...418شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...419شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...420شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...421شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...422شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...423شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...424شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...425شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...426شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...427شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...428شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...429شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...430شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...431شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...432شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...433شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...434شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...435شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...436شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...437شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...438شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...439شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...440شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...441شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...442شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...443شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...444شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...445شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...446شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...447شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...448شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...449شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...450شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...451شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...452شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...453شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...454شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...455شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...456شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...457شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...458شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...459شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...460شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...461شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...462شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...463شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...464شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...465شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...466شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...467شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...468شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...469شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...470شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...471شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...472شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...473شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...474شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...475شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...476شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...477شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...478شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...479شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...480شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...481شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...482شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...483شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...484شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...485شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...486شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...487شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...488شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...489شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...490شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...491شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...492شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...493شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...494شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...495شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...496شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...497شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...498شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...499شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...500شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...501شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...502شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...503شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...504شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...505شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...506شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...507شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...508شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...509شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...510شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...511شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...512شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...513شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...514شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...515شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...516شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...517شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...518شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...519شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...520شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...521شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...522شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...523شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...524شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...525شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...526شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...527شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...528شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...529شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...530شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...531شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...532شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...533شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...534شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...535شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...536شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...537شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...538شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...539شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...540شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...541شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...542شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...543شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...544شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...545شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...546شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...547شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...548شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...549شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...550شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...551شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...552شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...553شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...554شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...555شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...556شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...557شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...558شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...559شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...560شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...561شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...562شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...563شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...564شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...565شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...566شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...567شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...568شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...569شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ