به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبتان؟ - چشم تا برهم زند، جان بر لب پیمانه است

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبتان؟
چشم تا برهم زند، جان بر لب پیمانه است
جرات از اهل جنون خیزد، نه از ارباب عقل
می رمد صد عاقل از جایی که یک دیوانه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...2شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...3شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...4شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...5شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...6شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...7شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...8شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...9شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...10شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...11شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...12شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...13شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...14شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...15شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...16شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...17شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...18شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...19شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...20شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...21شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...22شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...23شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...24شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...25شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...26شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...27شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...28شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...29شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...30شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...31شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...32شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...33شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...34شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...35شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...36شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...37شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...38شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...39شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...40شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...41شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...42شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...43شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...44شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...45شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...46شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...47شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...48شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...49شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...50شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...51شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...52شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...53شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...54شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...55شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...56شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...57شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...58شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...59شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...60شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...61شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...62شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...63شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...64شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...65شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...66شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...67شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...68شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...69شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...70شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...71شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...72شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...73شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...74شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...75شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...76شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...77شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...78شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...79شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...80شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...81شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...82شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...83شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...84شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...85شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...86شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...87شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...88شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...89شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...90شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...91شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...92شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...93شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...94شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...95شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...96شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...97شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...98شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...99شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...100شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...101شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...102شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...103شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...104شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...105شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...106شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...107شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...108شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...109شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...110شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...111شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...112شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...113شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...114شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...115شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...116شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...117شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...118شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...119شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...120شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...121شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...122شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...123شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...124شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...125شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...126شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...127شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...128شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...129شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...130شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...131شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...132شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...133شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...134شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...135شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...136شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...137شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...138شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...139شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...140شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...141شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...142شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...143شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...144شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...145شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...146شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...147شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...148شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...149شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...150شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...151شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...152شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...153شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...154شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...155شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...156شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...157شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...158شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...159شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...160شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...161شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...162شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...163شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...164شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...165شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...166شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...167شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...168شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...169شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...170شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...171شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...172شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...173شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...174شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...175شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...176شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...177شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...178شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...179شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...180شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...181شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...182شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...183شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...184شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...185شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...186شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...187شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...188شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...189شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...190شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...191شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...192شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...193شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...194شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...195شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...196شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...197شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...198شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...199شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...200شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...201شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...202شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...203شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...204شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...205شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...206شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...207شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...208شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...209شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...210شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...211شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...212شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...213شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...214شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...215شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...216شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...217شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...218شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...219شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...220شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...221شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...222شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...223شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...224شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...225شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...226شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...227شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...228شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...229شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...230شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...231شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...232شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...233شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...234شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...235شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...236شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...237شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...238شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...239شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...240شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...241شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...242شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...243شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...244شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...245شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...246شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...247شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...248شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...249شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...250شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...251شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...252شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...253شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...254شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...255شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...256شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...257شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...258شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...259شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...260شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...261شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...262شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...263شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...264شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...265شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...266شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...267شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...268شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...269شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...270شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...271شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...272شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...273شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...274شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...275شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...276شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...277شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...278شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...279شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...280شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...281شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...282شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...283شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...284شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...285شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...286شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...287شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...288شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...289شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...290شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...291شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...292شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...293شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...294شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...295شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...296شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...297شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...298شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...299شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...300شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...301شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...302شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...303شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...304شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...305شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...306شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...307شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...308شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...309شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...310شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...311شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...312شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...313شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...314شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...315شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...316شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...317شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...318شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...319شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...320شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...321شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...322شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...323شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...324شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...325شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...326شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...327شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...328شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...329شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...330شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...331شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...332شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...333شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...334شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...335شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...336شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...337شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...338شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...339شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...340شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...341شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...342شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...343شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...344شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...345شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...346شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...347شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...348شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...349شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...350شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...351شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...352شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...353شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...354شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...355شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...356شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...357شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...358شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...359شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...360شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...361شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...362شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...363شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...364شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...365شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...366شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...367شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...368شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...369شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...370شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...371شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...372شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...373شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...374شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...375شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...376شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...377شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...378شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...379شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...380شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...381شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...382شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...383شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...384شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...385شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...386شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...387شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...388شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...389شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...390شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...391شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...392شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...393شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...394شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...395شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...396شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...397شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...398شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...399شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...400شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...401شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...402شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...403شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...404شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...405شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...406شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...407شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...408شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...409شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...410شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...411شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...412شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...413شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...414شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...415شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...416شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...417شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...418شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...419شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...420شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...421شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...422شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...423شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...424شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...425شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...426شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...427شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...428شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...429شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...430شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...431شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...432شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...433شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...434شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...435شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...436شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...437شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...438شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...439شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...440شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...441شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...442شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...443شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...444شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...445شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...446شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...447شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...448شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...449شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...450شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...451شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...452شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...453شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...454شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...455شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...456شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...457شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...458شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...459شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...460شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...461شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...462شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...463شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...464شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...465شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...466شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...467شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...468شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...469شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...470شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...471شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...472شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...473شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...474شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...475شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...476شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...477شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...478شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...479شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...480شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...481شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...482شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...483شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...484شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...485شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...486شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...487شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...488شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...489شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...490شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...491شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...492شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...493شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...494شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...495شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...496شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...497شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...498شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...499شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...500شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...501شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...502شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...503شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...504شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...505شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...506شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...507شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...508شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...509شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...510شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...511شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...512شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...513شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...514شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...515شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...516شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...517شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...518شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...519شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...520شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...521شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...522شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...523شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...524شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...525شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...526شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...527شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...528شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...529شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...530شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...531شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...532شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...533شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...534شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...535شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...536شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...537شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...538شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...539شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...540شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...541شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...542شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...543شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...544شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...545شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...546شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...547شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ