به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

طغرای مشهدی

طغرای مشهدیبیت ها بر گزیده از غزل هاشمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ماهتاب خالی ست

950عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

امشب قدح از شراب خالی ست
جای گل ماهتاب خالی ست
بی چنگ هزار [تار] زلفت
از تار نوا،رباب خالی ست
بازآ که گلابی دو چشمم
بی روی تو از گلاب خالی ست
در آینه رو ندید امروز
پیمانه آفتاب خالی ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۹: غنچه خواب آلود می گردد به دنبال ق ...2شمارهٔ ۱۸۰: امشب قدح از شراب خالی ست - جای گل ...3شمارهٔ ۱۸۱: دیدم به جانبش، ز حیا روی خود گرفت ...4شمارهٔ ۱۸۲: نیست از دست نکویانم زبان و دل یکی ...5شمارهٔ ۱۸۳: از من بیمار حسرت، برگ آسایش مجوی ...6شمارهٔ ۱۸۴: روز حساب را شب زلفت علامت است - ز ...7شمارهٔ ۱۸۵: غزل عاشقانه باید گفت - بیت باب تر ...8شمارهٔ ۱۸۶: گفت می آیم گرت جان بر لب آید ز ان ...9شمارهٔ ۱۸۷: چین پیشانی ارباب غم از شادی ماست ...10شمارهٔ ۱۸۸: زلف تو، موج بحر پریشانی من است - ...11شمارهٔ ۱۸۹: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی - کاین ...12شمارهٔ ۱۹۰: از وعده وصل تو وفا را خبری نیست - ...13شمارهٔ ۱۹۱: بر گوش زد نسیمم، صوتی که نیشکر دا ...14شمارهٔ ۱۹۲: لکه ابری که فیضی داشت، دود شمع بو ...15شمارهٔ ۱۹۳: بی فرات کرشمه ات در باغ - ماتم اف ...16شمارهٔ ۱۹۴: مجموعه تپش، دل محنت سرشت ماست - د ...17شمارهٔ ۱۹۵: اگر شراب کمی کرد، غم مخور ساقی - ...18شمارهٔ ۱۹۶: چون نقاب از رخ گشایی، دیده گریان ...19شمارهٔ ۱۹۷: جلوه شاهد خلوتکده طور اینجاست - ش ...20شمارهٔ ۱۹۸: مگو که آینه بیداری ابد دارد - ندی ...21شمارهٔ ۱۹۹: تا نیابد دست بر ما لشکر خونخوار غ ...22شمارهٔ ۲۰۰: رویت ز عرق همچو گل تازه در آب است ...23شمارهٔ ۲۰۱: شمع دیدار نمایان شد و پروانه نیاف ...24شمارهٔ ۲۰۲: پیرهن بس که خوش اندام شد از بوی ت ...25شمارهٔ ۲۰۳: طفل اشکم ز شورچشمی خلق - بر زمین ...26شمارهٔ ۲۰۴: فرصت صد بوسه در کف داشت، وز اقبال ...27شمارهٔ ۲۰۵: زلف با قامت او، تا به کمر همراه ا ...28شمارهٔ ۲۰۶: خویش را تا جمع کردم بهر گلگشت رخت ...29شمارهٔ ۲۰۷: آسوده دلی بر من بیتاب حرام است - ...30شمارهٔ ۲۰۸: ما چو مینای شرابیم و فلک همچو قدح ...31شمارهٔ ۲۰۹: تخم اشک از کف بنه ای دل که مانند ...32شمارهٔ ۲۱۰: سایه گرد تیغ بیدم،طالع بسمل کجاست ...33شمارهٔ ۲۱۱: دلم ز قید پریدن همیشه آزاد است - ...34شمارهٔ ۲۱۲: از تبسم لب ببند ای غنچه، حال گل ب ...35شمارهٔ ۲۱۳: بس که فرهاد تلخکامی دید - حرف شیر ...36شمارهٔ ۲۱۴: ز جوش اشک به مینا هزار طعن زدیم - ...37شمارهٔ ۲۱۵: روزم از بی مهری گردون، شب تاریک ش ...38شمارهٔ ۲۱۶: شبی که جام می وصل درمیان آید - چو ...39شمارهٔ ۲۱۷: در مخالفزار هند از یاد ایران فارغ ...40شمارهٔ ۲۱۸: دوست چون از گل بیداد تو دشمن نشود ...41شمارهٔ ۲۱۹: از مقام ریشه و پیوند می باید گریخ ...42شمارهٔ ۲۲۰: فروغ گوش گل از آتشین نوای من است ...43شمارهٔ ۲۲۱: مستم گرفت شحنه، مخور غم که چون گر ...44شمارهٔ ۲۲۲: سیاره طالع اسیران - همرقص کبوتران ...45شمارهٔ ۲۲۳: چون نگرید شیشه از کمر عمری همصحبت ...46شمارهٔ ۲۲۴: صبا چو بگذرد از ما، ز داغ گل بیز ...47شمارهٔ ۲۲۵: بر کوه غمت بانگ زدم، بانگ به من ز ...48شمارهٔ ۲۲۶: بر لباس فاخر بی اعتبار خسروان - ب ...49شمارهٔ ۲۲۷: چه سان به نامه عاشق سرش فرود آید ...50شمارهٔ ۲۲۸: ماندم از بس که به غربت، وطن از یا ...51شمارهٔ ۲۲۹: چون به آب رود چشمم سبز گردد گلبنی ...52شمارهٔ ۲۳۰: دهد گردون عوض یک دسته خارم - اگر ...53شمارهٔ ۲۳۱: مخمور مانده ایم و امید شراب نیست ...54شمارهٔ ۲۳۲: نوبر سبزه شادی نکند تا به ابد - س ...55شمارهٔ ۲۳۳: چون نقش قدم، غیر زمین، بستر ما نی ...56شمارهٔ ۲۳۴: همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذش ...57شمارهٔ ۲۳۵: میزبانی نیست غیر از ما در ایوان خ ...58شمارهٔ ۲۳۶: به سان مهره شطرنج، از متاع جهان - ...59شمارهٔ ۲۳۷: هما ز سایه دهد گرچه دولتی به شهان ...60شمارهٔ ۲۳۸: سفید گشت سرم از شکوفه پیری - اگر ...61شمارهٔ ۲۳۹: مو به مو حال دلم را زلف او با شان ...62شمارهٔ ۲۴۰: پیغمبریم و ملت ما غم کشیدن است - ...63شمارهٔ ۲۴۱: پایش ز حنابندی شب چون پر زاغ است ...64شمارهٔ ۲۴۲: اگر زمانه بنای ستم کند، چه علاج - ...65شمارهٔ ۲۴۳: فرق حرم و دیر ببین، کآمده هر سال ...66شمارهٔ ۲۴۴: چگونه حسن نباشد به بوالهوس محتاج ...67شمارهٔ ۲۴۵: جز تیغ او که برسرم آمد، ز پا گذشت ...68شمارهٔ ۲۴۶: از پنجره های مژه مهتاب درآید - گر ...69شمارهٔ ۲۴۷: اگر برون نرود گل ز بوستان، چه کند ...70شمارهٔ ۲۴۸: قدر بی عقلی نمی دانند طفلان، حیف ...71شمارهٔ ۲۴۹: دمیده دانه ما از زمین تلخ - نگردد ...72شمارهٔ ۲۵۰: نیامدی که مبادا بمیرم از شادی - ب ...73شمارهٔ ۲۵۱: بی روی تو در بزم چراغ آید و گرید ...74شمارهٔ ۲۵۲: روز و شب، دربچه مشرق و مغرب باز ا ...75شمارهٔ ۲۵۳: ز ازل، مرشدما خواست که فرزانه شود ...76شمارهٔ ۲۵۴: بت تراشان غمت گشتند چون فارغ ز کا ...77شمارهٔ ۲۵۵: خضر اگر در دشت قسمت، همنشین با من ...78شمارهٔ ۲۵۶: آه غم، داغ کهن را به دلم تازه نمو ...79شمارهٔ ۲۵۷: گر چنین از گل روی تو، صفا ریز کند ...80شمارهٔ ۲۵۸: نهم لب بر لبت چون در سر مستی،مکن ...81شمارهٔ ۲۵۹: دل برون آرم ازان سینه که غم نشناس ...82شمارهٔ ۲۶۰: امشب از فرقت او زنده نمی ماند شمع ...83شمارهٔ ۲۶۱: فکر آن زلف مکن تا خم و تابت نبرد ...84شمارهٔ ۲۶۲: کس اگر بگذرد از گفتن شعر - شاید ا ...85شمارهٔ ۲۶۳: لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد ...86شمارهٔ ۲۶۴: چشمم که بود از اثر دود دل، سیاه - ...87شمارهٔ ۲۶۵: ز مژگان، چشم مخمورت شبیه است - به ...88شمارهٔ ۲۶۶: افسرده دلم، کو دم گرمی که ز فیضش ...89شمارهٔ ۲۶۷: ما مصیبت زدگان را چه تواضع به ازی ...90شمارهٔ ۲۶۸: بی گل عارض تو مرغ چمن - غنچه را م ...91شمارهٔ ۲۶۹: ز مردی گر به نامردان شوی غالب، مش ...92شمارهٔ ۲۷۰: جانا ز بی حجابی آیینه باک نیست - ...93شمارهٔ ۲۷۱: گل به غارت می رود،کو بلبلی کآید ب ...94شمارهٔ ۲۷۲: من خمارآلود و ساقی گرم استغنای حس ...95شمارهٔ ۲۷۳: چه غم کودکان را زاندوه مادر؟ - چو ...96شمارهٔ ۲۷۴: گفتی که نعش ما را، کس پیش و پس نب ...97شمارهٔ ۲۷۵: شادی بی غم مجوی، زان که طرب ساز د ...98شمارهٔ ۲۷۶: نگاهم بر رخش خار به گل پیوسته را ...99شمارهٔ ۲۷۷: از خرامش سبزه گلبرگ نهال اندام شد ...100شمارهٔ ۲۷۸: نچسبید بر دامنت طفل اشکم - چه گوی ...101شمارهٔ ۲۷۹: بجز صبر کز نام او تلخ شد لب - مری ...102شمارهٔ ۲۸۰: دسته دسته بی سبب اشکم به دامن می ...103شمارهٔ ۲۸۱: زان گل نشان نداد، صبا را چه می شو ...104شمارهٔ ۲۸۲: خسرو بی رحم را بنگر که با اظهار ع ...105شمارهٔ ۲۸۳: خواستم بی تو کنم بر گل خورشید نگا ...106شمارهٔ ۲۸۴: به دور میکده باید شراب چندان ریخت ...107شمارهٔ ۲۸۵: ساز و برگ زندگی، غیر از شراب ناب ...108شمارهٔ ۲۸۶: هرکس به رخت نظر ندارد - از باغ طر ...109شمارهٔ ۲۸۷: کارم ز نارسیدن کشتی به جان رسید - ...110شمارهٔ ۲۸۸: امشب ز نغمه سنجان، دمساز ما کسی ن ...111شمارهٔ ۲۸۹: دیگران از فیض، مردم را به خود ساز ...112شمارهٔ ۲۹۰: ز نهال قسمت ما، گل عیش چون زند سر ...113شمارهٔ ۲۹۱: خواهم غزلی را که به محبوب توان خو ...114شمارهٔ ۲۹۲: مرا قسمت به راهی گشت رهبر - که صد ...115شمارهٔ ۲۹۳: رسید موسم گل، باده در پیاله کنید ...116شمارهٔ ۲۹۴: نه جوی باغ می داند دلم، نه جدول ب ...117شمارهٔ ۲۹۵: گر ز دنیا بکشی پای، چنان دور بکش ...118شمارهٔ ۲۹۶: به زلفت شانه گر محرم نمی شد - دلم ...119شمارهٔ ۲۹۷: صد جامه پوشد از شرم، سرو خجسته قا ...120شمارهٔ ۲۹۸: ای مسیح وقت، تدبیری که آن خورشید ...121شمارهٔ ۲۹۹: ثبات خانه تن را حباب می داند - بن ...122شمارهٔ ۳۰۰: چو خیزد گردباد از خاک ما در دشت م ...123شمارهٔ ۳۰۱: گر خورد در فوت ما آن گل تاسف، دور ...124شمارهٔ ۳۰۲: گل ما را به آب غم سرشتند - مجو شا ...125شمارهٔ ۳۰۳: سرجوش داغ لاله به جوشم نمی رسد - ...126شمارهٔ ۳۰۴: مشو ملول که ساغر ز دست خواهد شد - ...127شمارهٔ ۳۰۵: بس که برهم خورد بزم دلخوشی از رفت ...128شمارهٔ ۳۰۶: نیم آیینه وش از پشت و روی کار خود ...129شمارهٔ ۳۰۷: آرام نگیرد نفسی بر مژه ام اشک - ک ...130شمارهٔ ۳۰۸: عاشقان چون نیت کوچ سحرگاهی کنند - ...131شمارهٔ ۳۰۹: فرهاد تیشه بر سر غم پیشه می زند - ...132شمارهٔ ۳۱۰: چرخ با من می ستیزد، طالع از من می ...133شمارهٔ ۳۱۱: تن ز بسیاری تردامنی ام خاک نشد - ...134شمارهٔ ۳۱۲: آمد بهار و موسم گلگشت باغ شد - گل ...135شمارهٔ ۳۱۳: لبش در باغ، رنگ آمیز گلهای تبسم ش ...136شمارهٔ ۳۱۴: گل به زر شاد و پریشانی عالم بر بی ...137شمارهٔ ۳۱۵: کندن دل زان جوان، آسایش این پیر ش ...138شمارهٔ ۳۱۶: رنگ از رخم دمی نگشاید نقاب زرد - ...139شمارهٔ ۳۱۷: چند گویی در وجود دختر رز عیب نیست ...140شمارهٔ ۳۱۸: گر دهدم باغبان، یک گل ازین نه چمن ...141شمارهٔ ۳۱۹: ز پا ننشست اشکم، تا نیاوردت به سو ...142شمارهٔ ۳۲۰: گر به میخانه رسد زاهد افسرده نفس ...143شمارهٔ ۳۲۱: ما را لب چشیدن صهبای وصل نیست - ا ...144شمارهٔ ۳۲۲: عمری ست که همخوابه میناست درین بز ...145شمارهٔ ۳۲۳: از چشمه سار آبله، سرسبز شد راه طل ...146شمارهٔ ۳۲۴: عاشق و معشوق را با هم زبان و دل ی ...147شمارهٔ ۳۲۵: بی روی تو، شبنم سحرخیز - بر آتش ل ...148شمارهٔ ۳۲۶: ز بس مرغ نگاهم چیده گل از باغ رخس ...149شمارهٔ ۳۲۷: به پنجه مژه از باغ، ژاله باید چید ...150شمارهٔ ۳۲۸: همنشین بی نفاق از بس درین محفل کم ...151شمارهٔ ۳۲۹: زین گلستان همه سودم به زیان می ما ...152شمارهٔ ۳۳۰: تو تاب درد نداری، مپرس درد مرا - ...153شمارهٔ ۳۳۱: کسی که چیده به بیداری از رخت گل ح ...154شمارهٔ ۳۳۲: گر به خون دل درین بستان گرفتم کلب ...155شمارهٔ ۳۳۳: هر کار مشکل کآمد به پیشم - مشکل چ ...156شمارهٔ ۳۳۴: آنچه من می کشم از طالع رم کرده خو ...157شمارهٔ ۳۳۵: در مدرسه عشق، چو من بی خبری نیست ...158شمارهٔ ۳۳۶: بی نصیب از باغ وصلش بر نمی آید دل ...159شمارهٔ ۳۳۷: دو چشم من چو بر آن شوخ بی وفا افت ...160شمارهٔ ۳۳۸: بر نمی تابد دلم، پس مانده پرویز ر ...161شمارهٔ ۳۳۹: از رشک آبیاری ساقی در آتشیم - ما ...162شمارهٔ ۳۴۰: پیغام نگار ما نیامد - بویی ز بهار ...163شمارهٔ ۳۴۱: چه غم گر گنج بادآورد گل فصل خزان ...164شمارهٔ ۳۴۲: خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید ...165شمارهٔ ۳۴۳: از گردش یک چشم تو، پیمانه صد غم م ...166شمارهٔ ۳۴۴: آیینه از رخ تو گل تازه می کشد - ص ...167شمارهٔ ۳۴۵: دل به امید عشق او، تن به هوس نمی ...168شمارهٔ ۳۴۶: ز رخ، چشم تو مستی در بهشت افتاده ...169شمارهٔ ۳۴۷: بس که از چشم تر ما آستین نمناک شد ...170شمارهٔ ۳۴۸: در کار غم عشق، دلم گشت ز خود جمع ...171شمارهٔ ۳۴۹: کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کن ...172شمارهٔ ۳۵۰: زخم ما چون زخم سوسن گشت سرتاسر کب ...173شمارهٔ ۳۵۱: ما خوی گرفته وصالیم - از هجر، خدا ...174شمارهٔ ۳۵۲: هر کجا گلشن حسن تو گشاید در فیض - ...175شمارهٔ ۳۵۳: حرفی که به سرگوشی ازان شوخ زند سر ...176شمارهٔ ۳۵۴: مصلحت در تلخکامی دیده پیر می فروش ...177شمارهٔ ۳۵۵: کی بود دیوانگان را ترسی از باران ...178شمارهٔ ۳۵۶: زخمی تیغ خمارم، کو مروت پیشه ای - ...179شمارهٔ ۳۵۷: گل گل رخ تو از قدح مل شکفته شد - ...180شمارهٔ ۳۵۸: درین چمن، گل امسال همچو پار نبود ...181شمارهٔ ۳۵۹: گل به کاخ غنچه برگردید، تا روی تو ...182شمارهٔ ۳۶۰: آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد ...183شمارهٔ ۳۶۱: زلفی که بر زبان و دل شانه بگذرد - ...184شمارهٔ ۳۶۲: بس که خیال آن پری، مایه دردسر شود ...185شمارهٔ ۳۶۳: بدین سان رخ ز من گر آن گل بدخو بگ ...186شمارهٔ ۳۶۴: ز شور جلوه گاهش می توان یافت - کز ...187شمارهٔ ۳۶۵: در ازل نگشود چشمم تا غمش پیدا نشد ...188شمارهٔ ۳۶۶: گفتگوی گلشن رویش دهان را تازه کرد ...189شمارهٔ ۳۶۷: مرا به نسبت آدم، زمانه خوار کند - ...190شمارهٔ ۳۶۸: گل خورشید اگر گلدسته می شد - به ت ...191شمارهٔ ۳۶۹: چشم مرا به شوق رخت خواب می برد - ...192شمارهٔ ۳۷۰: نازم به دام زلف تو کز طایر دلم - ...193شمارهٔ ۳۷۱: دل پیش تو از طعنه اغیار نترسد - گ ...194شمارهٔ ۳۷۲: به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی - ...195شمارهٔ ۳۷۳: نمی استد به زور صبر، اشک غربت آلو ...196شمارهٔ ۳۷۴: در ساز فغانم ره آواز غلط شد - از ...197شمارهٔ ۳۷۵: رهبری کو تا دل از سرگشتگی بی غم ش ...198شمارهٔ ۳۷۶: در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق - ...199شمارهٔ ۳۷۷: از خشکسال، رند قدح نوش را چه غم - ...200شمارهٔ ۳۷۸: لبت چگونه دلم را به وعده شاد ندار ...201شمارهٔ ۳۷۹: ز بس به اهل وطن می کشد دلم در هند ...202شمارهٔ ۳۸۰: بر سر تردامنی، دوزخ ز جانم تاب بر ...203شمارهٔ ۳۸۱: با درد من دوای کسی سازگار نیست - ...204شمارهٔ ۳۸۲: این یک دم نابود، چه باشد چه نباشد ...205شمارهٔ ۳۸۳: کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد ...206شمارهٔ ۳۸۴: اشکم نمی کشد پای، از راه کوچه گرد ...207شمارهٔ ۳۸۵: شانه روشن کرد چشمم را و زلفش تیره ...208شمارهٔ ۳۸۶: سرزلف ترا تا دید دل، از پای می اف ...209شمارهٔ ۳۸۷: از عقده های زلف بتان شانه نگذرد - ...210شمارهٔ ۳۸۸: تبسم از لب آن تندخو نمی آید - چو ...211شمارهٔ ۳۸۹: عمرم همه صرف گلرخان شد - من پیر ش ...212شمارهٔ ۳۹۰: دل داده ام به یار، ببینم چه می شو ...213شمارهٔ ۳۹۱: با روی تو خورشید جهانگرد چه باشد ...214شمارهٔ ۳۹۲: با رنگ نوبهاری، چون در خزان برآیی ...215شمارهٔ ۳۹۳: نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال ...216شمارهٔ ۳۹۴: عشوه بیرون نمی رود ز تنش - کی توا ...217شمارهٔ ۳۹۵: در بزمگاه وصل چو نوبت به ما رسد - ...218شمارهٔ ۳۹۶: خاک غربت شود اندوه وطن را درمان - ...219شمارهٔ ۳۹۷: پای تا سر چون جرس گوشم، ولی زین ک ...220شمارهٔ ۳۹۸: دندان ستم بر همه تیز است فلک را - ...221شمارهٔ ۳۹۹: نخندد چون دلم بر شانه، کز راه تهی ...222شمارهٔ ۴۰۰: بی توام در سیر گل، تن با خزان همد ...223شمارهٔ ۴۰۱: یکقلم از من نیاید رو سفیدی در وجو ...224شمارهٔ ۴۰۲: هر کجا من پیاده می گردم - دلخوشی ...225شمارهٔ ۴۰۳: در شبستان دلم، از سرگذشت زلف او - ...226شمارهٔ ۴۰۴: از جای خود نخیزد، بهر تواضع خضر - ...227شمارهٔ ۴۰۵: گر ادب دورم نمی کرد از بر آن سروق ...228شمارهٔ ۴۰۶: گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور - ...229شمارهٔ ۴۰۷: همچو کاغذ می شود چشمم سفید از انت ...230شمارهٔ ۴۰۸: چو ز انجمن برآیی، عوض تو ناز ماند ...231شمارهٔ ۴۰۹: چون هوای کوچه بند نی، درین سبز آش ...232شمارهٔ ۴۱۰: عیسی صفت است دختر رز - مادر دارد، ...233شمارهٔ ۴۱۱: دل برد آن نگار، ببینم چه می کند - ...234شمارهٔ ۴۱۲: شیرین به چشم کس ننماییم همچو اشک ...235شمارهٔ ۴۱۳: حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی - ...236شمارهٔ ۴۱۴: آمد برهمن در حرم،با اهل دین شد هم ...237شمارهٔ ۴۱۵: یک گردش چشم نیم مستت - از گردش صد ...238شمارهٔ ۴۱۶: ساقی به ته شیشه می ناب نگه دار - ...239شمارهٔ ۴۱۷: به غیر ابروی جانان ندیده ام بیتی ...240شمارهٔ ۴۱۸: ز تنگدستی اگر با زمین شوم یکسان - ...241شمارهٔ ۴۱۹: گرد کلفت بس که می ریزد مرا بر تن ...242شمارهٔ ۴۲۰: مگو تا کی توان بیگانه بود از مردم ...243شمارهٔ ۴۲۱: چون کند چشم ترم گلریزی باران اشک ...244شمارهٔ ۴۲۲: زگل بی بهره ام وز آشیان دور - چه ...245شمارهٔ ۴۲۳: پیغمبر حسنت ورق معجزه گرداند - اف ...246شمارهٔ ۴۲۴: دشت سبز و کوه سبز و شهر سبز و خان ...247شمارهٔ ۴۲۵: محضر صد بیخودی دارم ز جام می به ک ...248شمارهٔ ۴۲۶: از دهن اشتیاق، بوسه به پیمانه ریز ...249شمارهٔ ۴۲۷: به نام پای تو هر گام خفته صد گل ز ...250شمارهٔ ۴۲۸: شیشه خونها خورد و می گیرد قدح کام ...251شمارهٔ ۴۲۹: کنم چون یاد ایام وصالش - نیاید بر ...252شمارهٔ ۴۳۰: دور طرب نگردد، هرگز به کام نرگس - ...253شمارهٔ ۴۳۱: هر کجا پیمانه گیرد از لب جانانه ب ...254شمارهٔ ۴۳۲: مایه آزار بود، صحبت ما با هوس - م ...255شمارهٔ ۴۳۳: قلزم تردامنی را ما کهن سوداگریم - ...256شمارهٔ ۴۳۴: پاکرو در خاک هندستان، همین آب است ...257شمارهٔ ۴۳۵: بی گرفتاری نخواهم بود، خاطر جمع د ...258شمارهٔ ۴۳۶: این که می ترسی ز مستی، عقل نیست - ...259شمارهٔ ۴۳۷: سرنوشتی غیر بی برگی ندارد نخل ما ...260شمارهٔ ۴۳۸: در سرابستان گیتی چون شراب زرد باش ...261شمارهٔ ۴۳۹: نام مستوری آن چشم سیه کار مبر - ک ...262شمارهٔ ۴۴۰: انگیخت شراب از رخ زیبای تو آتش - ...263شمارهٔ ۴۴۱: کسی کو را نباشد طاقت یک میل ره رف ...264شمارهٔ ۴۴۲: ای دل مزن گام هوس، چون نیست یک مو ...265شمارهٔ ۴۴۳: از کف رغبت نداد، ساغر آیینه را - ...266شمارهٔ ۴۴۴: کسی نگفت که چون گل همیشه عریان با ...267شمارهٔ ۴۴۵: تا به کی باشی گرفتار امید؟ - ناام ...268شمارهٔ ۴۴۶: شب در آغوش نظر بود سراپای تنش - پ ...269شمارهٔ ۴۴۷: دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی ت ...270شمارهٔ ۴۴۸: یار میان باز کرد، رو به کناری نشی ...271شمارهٔ ۴۴۹: رسید موسم دی، جام و شیشه پیش آور ...272شمارهٔ ۴۵۰: جا در آتش کند از محرم و بیگانه خو ...273شمارهٔ ۴۵۱: هزار بار نگردید تا به گرد سرش - ن ...274شمارهٔ ۴۵۲: نگیرم چون سر زلف سیاهش؟ - که خود ...275شمارهٔ ۴۵۳: برون نرفت فغانت ز تنگنای فلک - عب ...276شمارهٔ ۴۵۴: به ره گلشنم آید در زندان در پیش - ...277شمارهٔ ۴۵۵: کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید ...278شمارهٔ ۴۵۶: پروانه ما گرچه رسد زود به آتش - خ ...279شمارهٔ ۴۵۷: چنان کز بهر آتش، سنگ و آهن را زنی ...280شمارهٔ ۴۵۸: ز آب خوردن بسیار، گل شود کمرنگ - ...281شمارهٔ ۴۵۹: ترسم از حرف غلط کاری، شود در نامه ...282شمارهٔ ۴۶۰: حباب وقت خودم در شط تنک ظرفی - چه ...283شمارهٔ ۴۶۱: باده وقتی مزه دارد که تو باشی در ...284شمارهٔ ۴۶۲: کس را غم سوز دل ما نیست درین بزم ...285شمارهٔ ۴۶۳: نمی توان به هم آغوشی ات قناعت کرد ...286شمارهٔ ۴۶۴: قافله اشک و آه، از همه سو ریز کرد ...287شمارهٔ ۴۶۵: از چه رو دارد شب زلفت به تاریکی س ...288شمارهٔ ۴۶۶: من سودازده را داغ منه بر سر دست - ...289شمارهٔ ۴۶۷: موسم گل شد که از وی بشکفد دل، باغ ...290شمارهٔ ۴۶۸: خاک گردیدم، نگردید آرزوها بر طرف ...291شمارهٔ ۴۶۹: کو پیر مغان کز می اسرار زند حرف - ...292شمارهٔ ۴۷۰: دل نشود بی امید، با غم جانان حریف ...293شمارهٔ ۴۷۱: بس که دارم از تغابن در دل محزون ت ...294شمارهٔ ۴۷۲: به غیر مرگ نسیم از خدا نمی طلبد - ...295شمارهٔ ۴۷۳: خواست تا برهم خورد هنگامه ارباب ع ...296شمارهٔ ۴۷۴: نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق - ...297شمارهٔ ۴۷۵: همچو داغ لاله نور از من مجوی - مر ...298شمارهٔ ۴۷۶: در کف امید ما شد ساغر سرشار خشک - ...299شمارهٔ ۴۷۷: تاک آبستن نور است، نخواهد زایید - ...300شمارهٔ ۴۷۸: دارم تنی ز دست غمت چون سبوی خشک - ...301شمارهٔ ۴۷۹: دماغم خشک و لب [خشک] و دهان خشک - ...302شمارهٔ ۴۸۰: می بارد از خندیدنت، یک سو شکر، یک ...303شمارهٔ ۴۸۱: در محیط گریه ام هرگز نگردد آب خشک ...304شمارهٔ ۴۸۲: امشب به سوی میکده باد از چمن وزید ...305شمارهٔ ۴۸۳: کس ندارد چو تو گلبانگ اسیری، بلبل ...306شمارهٔ ۴۸۴: هستند رهزنان خزان، گوش بر صدا - ب ...307شمارهٔ ۴۸۵: افشان گلها می کند، صدرنگ پیدا می ...308شمارهٔ ۴۸۶: هرجا که بیفتد به زمین سایه زلفت - ...309شمارهٔ ۴۸۷: ای قبای تو خوشاینده چو پیراهن گل ...310شمارهٔ ۴۸۸: بوی گلاب می دهد، نغمه عندلیب ما - ...311شمارهٔ ۴۸۹: هوس پرورده زلف بتانم - نمی روید ز ...312شمارهٔ ۴۹۰: بلبلت از گل نخواهد فرق کرد - چون ...313شمارهٔ ۴۹۱: تا ز مشق خود نیفتم، هرکجا می قحط ...314شمارهٔ ۴۹۲: کو صبر کز صبوری، تاب جفا بیارم؟ - ...315شمارهٔ ۴۹۳: معنی مقصود را از لفظ یارب یافتم - ...316شمارهٔ ۴۹۴: چو مینا گرچه آیین قدح نوشی نمی دا ...317شمارهٔ ۴۹۵: بس که از سنگینی جان، کنده پای خود ...318شمارهٔ ۴۹۶: آن وحشی ام که هرگز، آرام را ندیدم ...319شمارهٔ ۴۹۷: بشکفته صد رنگ گلهای داغم - در سیر ...320شمارهٔ ۴۹۸: شورشی از هایهای گریه می خواهد دلم ...321شمارهٔ ۴۹۹: اگر غیرت عشق مانع نگردد - تنش را ...322شمارهٔ ۵۰۰: یک شورش ما رهبر صد بارش سنگ است - ...323شمارهٔ ۵۰۱: نهان شد صافی ام ز آمیزش ناصاف این ...324شمارهٔ ۵۰۲: شب از رنج خمار آزرده بودم - نمی خ ...325شمارهٔ ۵۰۳: با شب تیره ز تاریکی آن مو گفتم - ...326شمارهٔ ۵۰۴: گل و می از لب و رخساره اش می ریخت ...327شمارهٔ ۵۰۵: نماند خون دل و کار عشق در پیش است ...328شمارهٔ ۵۰۶: آنچه حاصل شد ز کشت همتم - در کنار ...329شمارهٔ ۵۰۷: گر به گرد روی او گردیده ام، عیبم ...330شمارهٔ ۵۰۸: ما شیشه به دست طرب آلود شکستیم - ...331شمارهٔ ۵۰۹: تاب عنان گرفتن یک ناله ام نماند - ...332شمارهٔ ۵۱۰: نی ز خار این چمن غمگین، نه از گل ...333شمارهٔ ۵۱۱: ملامت چون کنم اهل هوس را، کز گل ر ...334شمارهٔ ۵۱۲: ما را چه کار است، با کار مردم؟ - ...335شمارهٔ ۵۱۳: دل به استحضار آیات شهادت زنده است ...336شمارهٔ ۵۱۴: دایم غم نخوردن یک بوس می خورم - ب ...337شمارهٔ ۵۱۵: چشم و دل پاس خیالش را به نوبت داش ...338شمارهٔ ۵۱۶: نشاط از سبزه مینا ندیدم - طرب از ...339شمارهٔ ۵۱۷: این که هستی خوانده ای، از نیستی ه ...340شمارهٔ ۵۱۸: شد فراموش ز تکرار خموشی سخنم - تخ ...341شمارهٔ ۵۱۹: جنون در چوب گل پیچد ز سودایی که م ...342شمارهٔ ۵۲۰: قطره چندی نصیب کام خشکم بیش نیست ...343شمارهٔ ۵۲۱: کسی به چشم تو از ناز در نمی آید - ...344شمارهٔ ۵۲۲: یاد مستان ندهد آدم هشیار، سرود - ...345شمارهٔ ۵۲۳: می زنم گام و ندارم خبری - من درین ...346شمارهٔ ۵۲۴: نرگسم، نرگس، ندارم از طرب جز تهمت ...347شمارهٔ ۵۲۵: مویی شده ام، به که به موی تو بساز ...348شمارهٔ ۵۲۶: دستم نگشت با گل داغ تو آشنا - گلچ ...349شمارهٔ ۵۲۷: در میان هستی ما، نیستی گل کرده اس ...350شمارهٔ ۵۲۸: گویند که آزار، مکافات گناه است - ...351شمارهٔ ۵۲۹: بر سر خود جای می دادند ما را دلبر ...352شمارهٔ ۵۳۰: گرفته جان به کف، آن مهرتابان را ه ...353شمارهٔ ۵۳۱: بس که در هر سخنم صد غلط آید به زب ...354شمارهٔ ۵۳۲: مادر ایام بی مهر است و من نازک مز ...355شمارهٔ ۵۳۳: جور کنی، وفا کنم، زخم زنی، دعا کن ...356شمارهٔ ۵۳۴: برنیاوردم سری از کهنه اوراق فلک - ...357شمارهٔ ۵۳۵: جوانی ام به جفا رفت و موسم پیری س ...358شمارهٔ ۵۳۶: تا توان از باغ وصلش صد گل یکدست چ ...359شمارهٔ ۵۳۷: دست مطرب را زآب جویبار تار ساز - ...360شمارهٔ ۵۳۸: وقت و بی وقت بخور می اگرت حوصله ا ...361شمارهٔ ۵۳۹: بی او غم پا و سر ندارم - گر جان ب ...362شمارهٔ ۵۴۰: دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم - ...363شمارهٔ ۵۴۱: دلخوشی هرگز نمی افتد شگون بر اهل ...364شمارهٔ ۵۴۲: ظلمت شام غم از نور سحر می بینم - ...365شمارهٔ ۵۴۳: سرفرازیها کنم چون پای بست او شوم ...366شمارهٔ ۵۴۴: پای از جهان کشیده قراری گرفته ایم ...367شمارهٔ ۵۴۵: بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم - ...368شمارهٔ ۵۴۶: داغها دارد دلم از دست بیداد فلک - ...369شمارهٔ ۵۴۷: تا تیر در کمان بود، رنگ نشان ندید ...370شمارهٔ ۵۴۸: نشوم چرا سیه رو، که چو مردمان دید ...371شمارهٔ ۵۴۹: شب خدنگ ناله ای بر آسمان انداختم ...372شمارهٔ ۵۵۰: برگل فکنم دست رد و روی تو گیرم - ...373شمارهٔ ۵۵۱: مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم ...374شمارهٔ ۵۵۲: گریه شادی ز مینای شراب آموختم - ن ...375شمارهٔ ۵۵۳: گل ز دستم رفته و من خار پیدا می ک ...376شمارهٔ ۵۵۴: تردامنی به کف داد، سرخانه حبابم - ...377شمارهٔ ۵۵۵: ز خیال دهنت تنگ شکر می گریم - یاد ...378شمارهٔ ۵۵۶: ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می ...379شمارهٔ ۵۵۷: من و آن گوشه وحدت، که ز بینایی دل ...380شمارهٔ ۵۵۸: نایب مستی شده هشیاری ام - خواب بد ...381شمارهٔ ۵۵۹: به سودای محبت، عقل ورزیدن نمی دان ...382شمارهٔ ۵۶۰: یک نیستان خنده دارد بر تنم آزادگی ...383شمارهٔ ۵۶۱: ز تاب آتش نظاره ات چو آب شوم - ز ...384شمارهٔ ۵۶۲: همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ...385شمارهٔ ۵۶۳: غم و اندوه که پیمانه ده داغ دلند ...386شمارهٔ ۵۶۴: هرگز نمی گیرد کسی جز درد، بازوی م ...387شمارهٔ ۵۶۵: قبای عافیت در بر ندارم - کلاه دلخ ...388شمارهٔ ۵۶۶: سایه ام از تیره روزی، لیک در ایوا ...389شمارهٔ ۵۶۷: از بس ز پا فتاده ایام پیری ام - ن ...390شمارهٔ ۵۶۸: برآرد اشکها رنگ کبوترهای صحرایی - ...391شمارهٔ ۵۶۹: بس که رزق ما طفیلی شد ز دیوان قضا ...392شمارهٔ ۵۷۰: جز من که داده مادر دهرم ز غصه شیر ...393شمارهٔ ۵۷۱: نمی گیرد قرار آن شوخ یک دم چون صب ...394شمارهٔ ۵۷۲: خوش آنکه موج زن وصل آن نگار شوم - ...395شمارهٔ ۵۷۳: در وفا، انکار آن شوخ ستمگر می کنم ...396شمارهٔ ۵۷۴: یاد ایامی که ما هم دستگاهی داشتیم ...397شمارهٔ ۵۷۵: کار اگر چنین باشد، مزد کار ما معل ...398شمارهٔ ۵۷۶: طرب گل کرده از هر شاخ و گل چیدن ن ...399شمارهٔ ۵۷۷: چه سان منزل شناس راه دل باشم، که ...400شمارهٔ ۵۷۸: بس که در راه طلب، سرگشتگی آمد به ...401شمارهٔ ۵۷۹: تسلی بخش طفلان نیست جز نزدیکی ماد ...402شمارهٔ ۵۸۰: در عزای کوهکن از بس که بر هم خورد ...403شمارهٔ ۵۸۱: هرگز چو ریگ شیشه ساعت نشد نصیب - ...404شمارهٔ ۵۸۲: همچو طفل نوسخن، یک حرف ما مربوط ن ...405شمارهٔ ۵۸۳: نشنود از من کسی یک حرف پیش از حرف ...406شمارهٔ ۵۸۴: ندارد انتها باران اشکم - بترس از ...407شمارهٔ ۵۸۵: اگر چو آینه سر تا قدم شوی همه چشم ...408شمارهٔ ۵۸۶: عاشقان را تاب حرف مردن معشوق نیست ...409شمارهٔ ۵۸۷: برهم خورد از گفتگو، ربط به هم پیو ...410شمارهٔ ۵۸۸: نزد آنهایی که با دل کارشان افتاده ...411شمارهٔ ۵۸۹: دو بوس از لب لعل جانان گرفتن - بو ...412شمارهٔ ۵۹۰: می رود بر باد، خاکم از لگدکوب ستم ...413شمارهٔ ۵۹۱: بر سر خوان امید، قحط دم آب شد - ب ...414شمارهٔ ۵۹۲: خدایا آن صنم را مایل حسن آزمایی ک ...415شمارهٔ ۵۹۳: باشد اگر امید اثر با گریستن - کی ...416شمارهٔ ۵۹۴: بازی خور عقلم، سگ دیوانه به از من ...417شمارهٔ ۵۹۵: فلک در خورد بالا بردنت می افکند پ ...418شمارهٔ ۵۹۶: بس که بی برگیم، بعد از درگذشتن، ه ...419شمارهٔ ۵۹۷: درد مینای سپهرند همه خلق جهان - چ ...420شمارهٔ ۵۹۸: به زیر زلف تا کی رویت از عاشق نها ...421شمارهٔ ۵۹۹: پیوسته طلبکار شراب است دل من - گر ...422شمارهٔ ۶۰۰: چون باده می کند مست، ما را هوای ب ...423شمارهٔ ۶۰۱: گر باده می خری، به زر گل خرید کن ...424شمارهٔ ۶۰۲: بگذر از تحریر، بلبل! فکر تقریری ب ...425شمارهٔ ۶۰۳: در آتشم فکند که بی دود و دم نشین ...426شمارهٔ ۶۰۴: تا نخندد بر تو صد گوهرشناس - ای خ ...427شمارهٔ ۶۰۵: بس که آن گل صبحدم با آب و تاب آید ...428شمارهٔ ۶۰۶: می نماید خویش را عریان به رندان ع ...429شمارهٔ ۶۰۷: بود چون زلف شب، گیسوی شوخ می پرست ...430شمارهٔ ۶۰۸: جان من رفتی، چه سان خواهم ز هجران ...431شمارهٔ ۶۰۹: ناکامی ما بین، که به عشرتگه گیتی ...432شمارهٔ ۶۱۰: طالع برگشته کز وی می رسد ما را شک ...433شمارهٔ ۶۱۱: خنده طرب از تو، گریه و فغان از من ...434شمارهٔ ۶۱۲: گفتی عرق دوباره چو شد، تند می شود ...435شمارهٔ ۶۱۳: قدرشناس شاخ گل، قامت یار من ببین ...436شمارهٔ ۶۱۴: سر تنها روی چون جاده باید داشتن ط ...437شمارهٔ ۶۱۵: بزم بی نور است، از جام طرب می نوش ...438شمارهٔ ۶۱۶: ز بی برگی بود لبریز رونق گلستان م ...439شمارهٔ ۶۱۷: می رود از گردش گردون، چه زیبا و چ ...440شمارهٔ ۶۱۸: طلب کردم رهی از باغبان درجستن آن ...441شمارهٔ ۶۱۹: مطرب امشب دل به فکر حسن خلقش داده ...442شمارهٔ ۶۲۰: زلف شبرنگ، پریشان بر و دوش مکن - ...443شمارهٔ ۶۲۱: ز بهار برگ الوان، ز کفت حنای رنگی ...444شمارهٔ ۶۲۲: ز شوق آنکه بنشیند درو یک لحظه یار ...445شمارهٔ ۶۲۳: شد سفید از انتظارت چشم تر، بنمای ...446شمارهٔ ۶۲۴: ز چشمان او چون نخواهم نگاهی؟ - که ...447شمارهٔ ۶۲۵: ما عشقباز گریه چه دانیم خنده چیست ...448شمارهٔ ۶۲۶: بیهوده گشتیم، مهمان گردون - رزقی ...449شمارهٔ ۶۲۷: ماییم و گفتن شعر، در وصف آن گل رو ...450شمارهٔ ۶۲۸: هر چه می گویی، ز چشم عشوه پردازش ...451شمارهٔ ۶۲۹: در مدرسه عشق، به نادانی من کو؟ - ...452شمارهٔ ۶۳۰: دارم ز دیدن گل نوخیز خود، چو شمع ...453شمارهٔ ۶۳۱: دختری کز سایه رز می رمید - گشته ر ...454شمارهٔ ۶۳۲: بهر حفظ سیم و زر، کارش درشتی کردن ...455شمارهٔ ۶۳۳: ناله برگشت ز لب از فرح دیدن تو - ...456شمارهٔ ۶۳۴: کردم چو ساز گریه، بیا صد نوا شنو ...457شمارهٔ ۶۳۵: رام کسی نیست یار، کس چه بگوید به ...458شمارهٔ ۶۳۶: بدن غنچه نباشد به صفای تن او - نی ...459شمارهٔ ۶۳۷: در ته دریا، تنش از تشنگی گردید خش ...460شمارهٔ ۶۳۸: گر بلغزد بر کنار جوی هستی پای سرو ...461شمارهٔ ۶۳۹: بی برکت است چیزی، کان در شماره آی ...462شمارهٔ ۶۴۰: دلم صدره به گلشن رفته، لیکن - ز ش ...463شمارهٔ ۶۴۱: نی به میناکار دارم، نی به خم، نی ...464شمارهٔ ۶۴۲: چرخ نامرد است، اگر مردی ازو یاری ...465شمارهٔ ۶۴۳: روز جزا برآیم، ساغر به کف نهاده - ...466شمارهٔ ۶۴۴: باز بر بال و پرم گرد هوس پیچیده - ...467شمارهٔ ۶۴۵: گل قبا آرد بر ما، غنچه گردد افسر ...468شمارهٔ ۶۴۶: ز بس می روید امشب از چراغ ما گل ش ...469شمارهٔ ۶۴۷: پژمرده بود حسن بت دست رسیده - رنگ ...470شمارهٔ ۶۴۸: شیشه بیار ساقیا، از پی هم پیاله د ...471شمارهٔ ۶۴۹: دست رد بر ساغر صهبا منه - بدعتی د ...472شمارهٔ ۶۵۰: تن ما سرشته خون، دل ما چکیده غم - ...473شمارهٔ ۶۵۱: از تیرگی چه شکوه به غربت، که همچو ...474شمارهٔ ۶۵۲: ادب خاموش دارد بار شوق عشقبازان ر ...475شمارهٔ ۶۵۳: در سمن زار تنت جلوه کند نیلوفر - ...476شمارهٔ ۶۵۴: کاش عذری در گنهکاری نمی گفتم به ی ...477شمارهٔ ۶۵۵: می بکش، می ولی حکیمانه - خرد از ک ...478شمارهٔ ۶۵۶: بس که پاشید ازو ناز و نیاز از من ...479شمارهٔ ۶۵۷: به قرابه از صبوحی، قدح شراب مانده ...480شمارهٔ ۶۵۸: یارب از نسرین، چراغ لاله را پروان ...481شمارهٔ ۶۵۹: کسی که دیده ور افتاده در سرای وجو ...482شمارهٔ ۶۶۰: دلا اگر سر تعلیم من توانی داشت - ...483شمارهٔ ۶۶۱: طرح وارونی نشد در ساغرم اکنون پدی ...484شمارهٔ ۶۶۲: نیم در کسوت فقر از فلک ممنون احسا ...485شمارهٔ ۶۶۳: دوران به آب می کرد، طرح ایاغ لاله ...486شمارهٔ ۶۶۴: ساقیا لب تشنه ام، آبی چو لعل تر ب ...487شمارهٔ ۶۶۵: مردمکم داده تن به خاک نشینی - بی ...488شمارهٔ ۶۶۶: از کوه چون بزرگان، فیضی نمی تراود ...489شمارهٔ ۶۶۷: ای گشوده چشمت از هر سو در میخانه ...490شمارهٔ ۶۶۸: داغ رشک باغبان کهنه اش گل می کند ...491شمارهٔ ۶۶۹: زاهدا پیمانه ات چون پر شود از دور ...492شمارهٔ ۶۷۰: تو خود مهری، ولیکن با سیه روز غم ...493شمارهٔ ۶۷۱: چه لذت وجود مرا از جوانی؟ - که گش ...494شمارهٔ ۶۷۲: شمع است مرا حجت این حرف که بی جرم ...495شمارهٔ ۶۷۳: چشم پرخون و نگردید دل ما خالی - ب ...496شمارهٔ ۶۷۴: دلا غیر از رهی کز دیدن او می روی ...497شمارهٔ ۶۷۵: جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش ت ...498شمارهٔ ۶۷۶: کس چه می داند که پیمانت نمی ماند ...499شمارهٔ ۶۷۷: به آن گل می توانی همچو شبنم گشت ه ...500شمارهٔ ۶۷۸: از بس که دارم زین چمن، درد و غم آ ...501شمارهٔ ۶۷۹: صورت پذیر درد است، دیبای زندگانی ...502شمارهٔ ۶۸۰: چون نمدپوش شدی، خدمت قیصر نکنی - ...503شمارهٔ ۶۸۱: نه دود است این که بر اطراف روی شم ...504شمارهٔ ۶۸۲: داد بی موجب عنانم را به دست رهزنی ...505شمارهٔ ۶۸۳: بس که هر سو رخنه دارد کلبه ام چون ...506شمارهٔ ۶۸۴: من و ذوق باده نوشی، ز ایاغ صبحگاه ...507شمارهٔ ۶۸۵: بکش ساغر پیاپی تا به رنگ ارغوان ب ...508شمارهٔ ۶۸۶: چشم مرا آب داد، تازگی روی می - رن ...509شمارهٔ ۶۸۷: پریده بلبل و مانده ست آشیان از وی ...510شمارهٔ ۶۸۸: از غم دنیا نباشد هیچ کس جان بردنی ...511شمارهٔ ۶۸۹: ز خوان صحبت یاران، چو شیشه ساعت - ...512شمارهٔ ۶۹۰: بر ما چه سان نخندد، دام و قفس ز ه ...513شمارهٔ ۶۹۱: چو یاقوت از زمین هم در وطن گر پست ...514شمارهٔ ۶۹۲: ما به جای قطره، دریا ریختیم از چش ...515شمارهٔ ۶۹۳: گفتی که در دل تو، نگشود خاطر من - ...516شمارهٔ ۶۹۴: روز و شب جام به کف دارم و محروم ش ...517شمارهٔ ۶۹۵: قتل ما بی دست و پایان را دلیری شر ...518شمارهٔ ۶۹۶: رخ لاله، زلف سنبل، لب غنچه، صوت ب ...519شمارهٔ ۶۹۷: در راه کوی جانان، منت کش بلد نیست ...520شمارهٔ ۶۹۸: چون نگرداند ورق، از بیم آه و ناله ...521شمارهٔ ۶۹۹: دلا در زیر بار آرزو بسیار می مانی ...522شمارهٔ ۷۰۰: ای که داری گله از دست فراموشی یار ...523شمارهٔ ۷۰۱: کشتی ز بی آرامی ام، آرام جان کیست ...524شمارهٔ ۷۰۲: بر دیده گذارم کف پایی که تو داری ...525شمارهٔ ۷۰۳: گر به مهر همه چون صبح برآرم نفسی ...526شمارهٔ ۷۰۴: آتشین رخسار ما شمعی ست بزم حسن را ...527شمارهٔ ۷۰۵: نخواهی داشت رنگ از سوختن هم، ای خ ...528شمارهٔ ۷۰۶: در کار معنی پروری کافتاده ناحق بر ...529شمارهٔ ۷۰۷: در کوچه زنجیر به خاکم بسپارید - ر ...530شمارهٔ ۷۰۸: قسمت ما درد بسیار است و درمان اند ...531شمارهٔ ۷۰۹: اگر با ما سیه بختان بود ماه جهانت ...532شمارهٔ ۷۱۰: چو رخ در آینه بینی، گل آرزو نکنی ...533شمارهٔ ۷۱۱: زین گونه گر شیرین بود، لعل لب نوش ...534شمارهٔ ۷۱۲: خوش آن کز یاری دوران چو مینا - بب ...535شمارهٔ ۷۱۳: دامن آرزویم پر شده از گوهر اشک - ...536شمارهٔ ۷۱۴: از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است ...537شمارهٔ ۷۱۵: به این بی برگی ات در برگرفتم، نرگ ...538شمارهٔ ۷۱۶: از نیک و بد کشیدیم، آزار آشنایی - ...539شمارهٔ ۷۱۷: چون ز تنهایی غربت برهانم خود را؟ ...540شمارهٔ ۷۱۸: کنم گر جان فدای کودک اشک - به خون ...541شمارهٔ ۷۱۹: بس که برگرد تو گشتم، سر من می گرد ...542شمارهٔ ۷۲۰: زندگی می آورد ای شمع، آب جوی صبح ...543شمارهٔ ۷۲۱: نه تلاش سیر گلشن، نه سر کنار جویی ...544شمارهٔ ۷۲۲: در دیار غم به غیر از کودکان اشک م ...545شمارهٔ ۷۲۳: چو آن سربسته مینایی که دارد باده ...546شمارهٔ ۷۲۴: باغبان چون نکند خنده ز بی عقلی تو ...547شمارهٔ ۷۲۵: حاصل دنیا و دین را مفت نستاند کسی ...548شمارهٔ ۷۲۶: از بس که به ما نظر نداری - در خاط ...549شمارهٔ ۷۲۷: ای چرخ ناملایم، با مردمان چه داری ...550شمارهٔ ۷۲۸: طرب می چکد از صدای صراحی - مقام ن ...551شمارهٔ ۷۲۹: شکری شود زبانم، چو به حرف من بخند ...552شمارهٔ ۷۳۰: سرکشی در صورت افتادگی زیبنده نیست ...553شمارهٔ ۷۳۱: ای روی تو سردفتر گلهای بهاری - به ...554شمارهٔ ۷۳۲: دهان غنچه، روی گل، جبین نسترن دار ...555شمارهٔ ۷۳۳: بس که از روی نزاکت بر ما می آیی - ...556شمارهٔ ۷۳۴: به ز سر رشته عقل است گر از طره خو ...557شمارهٔ ۷۳۵: تا تو رفتی، زندگی رفت از برم، باز ...558شمارهٔ ۷۳۶: دلا مخواب که در کارخانه قسمت - صف ...559شمارهٔ ۷۳۷: هر طرف صد گل سیراب نشاط است، ولی ...560شمارهٔ ۷۳۸: گشودم لب که با مطرب برآرم یک نفس ...561شمارهٔ ۷۳۹: خورشید مشت خاری ست، جایی که گل تو ...562شمارهٔ ۷۴۰: گل نورسی، ولیکن ز غرور تازگیها - ...563شمارهٔ ۷۴۱: یک سخن نشنیدم ای گل از دهان نازکت ...564شمارهٔ ۷۴۲: به زلفت می کند از آشنایی شانه همر ...565شمارهٔ ۷۴۳: قطره پیمایی ست کار ساقی بزم فلک - ...566شمارهٔ ۷۴۴: رویش چو آفتاب است، او را نمی شناس ...567شمارهٔ ۷۴۵: جوان مردم، ولیکن نه زنی دارم نه ف ...568شمارهٔ ۷۴۶: به برگ عیش رسم، گر چو نوبهار آیی ...569شمارهٔ ۷۴۷: گر نشینم، جای می گیرم به پهلوی غم ...570شمارهٔ ۷۴۸: جانا ز تو شادم به سلامی و پیامی - ...571شمارهٔ ۷۴۹: من نه ابرم، نه تو گل، بهر چه در ب ...572شمارهٔ ۷۵۰: از بس گل ناسازی ام در جیب و دامن ...573شمارهٔ ۷۵۱: بی وضو، دست به پیمانه صهبا نکنی - ...574شمارهٔ ۷۵۲: آخر این جان سبکروح ز تن خواهد رفت ...575شمارهٔ ۷۵۳: بس که گشته شیوه اسلامیان حق دشمنی ...576شمارهٔ ۷۵۴: ای که گویی فیض دارد سرزمین مصر و ...577شمارهٔ ۷۵۵: نسترن می طلبد از بدنت خوشبویی - ر ...578شمارهٔ ۷۵۶: هر دو بی مثلیم در هنگامه ناز و نی ...579شمارهٔ ۷۵۷: رزقم چو یاقوت، از تنگ بختی - خون ...580شمارهٔ ۷۵۸: در باغ گیتی، شد قسمت من - رزق معل ...581شمارهٔ ۷۵۹: سنگباران کرد شبنم بی رخ او باغ را ...582شمارهٔ ۷۶۰: چشم من سوی تو، چشم تو به سوی دگری ...583شمارهٔ ۷۶۱: ای شوخ لاله رخسار، باغ و بهار مای ...584شمارهٔ ۷۶۲: ندارد دیده ما طالع نظاره رویی - چ ...585شمارهٔ ۷۶۳: کهنه شد گلشن، ز جوی شیشه آبی نوش ...586شمارهٔ ۷۶۴: گل را نبود رونق رویی که تو داری - ...587شمارهٔ ۷۶۵: تازگیهای بهار از گل تر مستغنی ست ...588شمارهٔ ۷۶۶: غیر اگر سویت ببیند، رونپوشی، رخ ن ...589شمارهٔ ۷۶۷: صبوحی می کنم در اول شب - کنم چون ...590شمارهٔ ۷۶۸: برون رفتن چو تیر از خانه، می زیبد ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ