کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دیر برون آمد ترسا بچه ای سرمست

    بر دوش چلیپائی خوش جام مئی بر دست

    کفر سر زلف او غارتگر ایمان است

    قصد دل و دینم کرد ایمان مرا برده است

    کفری و چه خوش کفری کفری که بُود ایمان

    این کفر کسی در اوست کایمان به خدایش هست

    ناقوس زنان می گفت آن دلبرک ترسا

    پیوسته بود با ما یاری که به ما پیوست

    بگشود نقاب از رخ بربود دل و دینم

    زنّار سر زلفش جانم به میان در بست

    در گوشهٔ میخانه بزمی است ملوکانه

    ترسا بچهٔ ساقی رندیست خوش و سرمست

    سید ز همه عالم بر خاست به عشق او

    در کوی مغان با او مستانه و خوش بنشست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha