کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش تا روز دل از عشق تنعم می کرد

    در پس پردهٔ جان یار ترنم می کرد

    من چو بلبل همه شب زار همی نالیدم

    دوست چون غنچه بر آن گریه تبسم می کرد

    دل بیچارهٔ گم گشته خود را دیدم

    چارهٔ خویش همی جست و دگر گم می کرد

    بر سر کوی خرابات گذر می کردم

    عشق دیدم که روان غارت مردم می کرد

    گرچه جام می و پیمانه همی کردم نوش

    همت عالی من میل بدان خم می کرد

    باده با جام سخن از سر مستی می گفت

    روح با جسم درین حال تکلم می کر د

    سید و بنده چو در خلوت جان می رفتند

    بندهٔ عاشق گستاخ تقدم می کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha