به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عشق او هر ساعتی بنوازدم
هر نفس سازی دگر می سازدم
گوئیا من چنگم اندر چنگ او
گه زند گاهی خوشی بنوازدم
تا ز ما شوری در اندازد به ما
چون نمک در آب خوش بگذاردم
چون جمال حسن عشق آمد پدید
صورت و معنی به هم بطرازدم
روز و شب در عرصهٔ میدان دل
توسن عشقش روان می تازدم
کار دل بالاتر از بالا شود
گرد می با کار دل پردازدم
جان سید شد قبول عشق او
مقبلانه جان از آن میبازدم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.