کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر زمان حسنی به هر دم می نماید نور چشم

    هر دمی بر ما دری دیگر گشاید نور چشم

    ما خیال عارضش بر آب دیده بسته ایم

    لاجرم لحظه به لحظه می فزاید نور چشم

    دوش می گفتم خیالش را که از چشمم مرو

    ترک مردم هم به کلی می نشاید نور چشم

    گر نباشد عشق او در جان نگیرد جان قرار

    ور نبیند نور روی او نیابد نور چشم

    توتیائی چشم ما از خاک راهش ساخته

    تا غبار دیدهٔ ما را زداید نور چشم

    بر سواد دیده هر نقشی که می بندد خیال

    در نظر نقش خیال او نماید نور چشم

    نور چشم نعمت الله گر شود روشن از او

    پیش مردم در همه جا بر سر آید نور چشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha