کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نور چشم مردمست از دیدهٔ عالم نهان

    غیر عین او که بیند نور او در انس و جان

    گر شود روشن به نور روی او چشم و دلت

    نور روی او به عین روی او بینی عیان

    در مظاهر مظهری ظاهر شده در چشم ما

    دیده بگشا تا ببینی نور او در عین آن

    حرف حرف یرلغ عالم چو می خوانم بذوق

    در همه منشور می یابم به نام او نشان

    یک سر مو در میان ما نمی گنجد حجاب

    خوش میانی در کنار و خوش کناری در میان

    صدهزار آئینه دارد درنظر آن یار من

    لاجرم هر آینه او را نماید آن چنان

    خوانده ام علم بدیع عارفان از لوح دل

    باز اسرار معانی می کنم با تو بیان

    در خرابات فنا جام بقا نوشیده ام

    فارغ خوش فارغم خوش فارغ از هر دو جهان

    نعمت الله از رسول الله مانده یادگار

    کس ندیده سیدی چون سید صاحبقران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha