کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا ای ساقی مستان و جام می به مستان ده

    بیا آب حیاتت را به دست می پرستان ده

    به میخواران مده می را که قدر می نمی دانند

    چو خیری می کنی ساقی بیاور می به مستان ده

    بیا ای صوفی صافی و دُرد درد دل درکش

    چه می لرزی به جان آخر بیا جان را به جانان ده

    اگر فرمان رسد از شه که سر در پای او انداز

    تو پا انداز کن سر را به شکرانه روان جان ده

    چه خوش گنجیست عشق او که در عالم نمی گنجد

    چنین گنج ار کسی جوید نشانش کنج ویران ده

    نشان رند سرمستی اگر یاری ز تو جوید

    کرم فرما ز لطف خود نشان او به یاران ده

    اگر جمعیتی خواهی در آ در مجمع سید

    و گر دل می دهی باری بدان زلف پریشان ده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha