به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

شاه نعمت الله

شاه نعمت اللهغزلیاتغزل شمارهٔ ۱۳۹۰: بینم و هر ذره ای از وی نصیبی یافته

1380عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

بر همه ذرات عالم آفتابی تافته

بینم و هر ذره ای از وی نصیبی یافته

تار و پود و صورت و معنی و جسم و جان ما

تافته بر همدگر خوش جامه ای را بافته

کس نمی یابم در این صحرا که محرومست از او

آفتاب رحمتش بر کور و بینا تافته

مو بi مو زلف پریشان جمع کرده وانگهی

از برای سیدی خوش گیسوئی را بافته

ساقی سرمست ما بزم ملوکانه نهاد

نعمت الله پیش از رندان به می بشتافته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۱۳۸۹: غیرت او غیر او را سوخته 2غزل شمارهٔ ۱۳۹۰: بینم و هر ذره ای از وی نصیبی ...3غزل شمارهٔ ۱۳۹۱: چون گدائیست در به در گشته 4غزل شمارهٔ ۱۳۹۲: خوش گوشه ای گرفته در کنج جان ...5غزل شمارهٔ ۱۳۹۳: آن نور چشم مردم در آب خوش نش ...6غزل شمارهٔ ۱۳۹۴: کرده پیدا خواب و درخور آینه 7غزل شمارهٔ ۱۳۹۵: می نماید روی او هر آینه 8غزل شمارهٔ ۱۳۹۶: بحر جودیم و همچنان تشنه 9غزل شمارهٔ ۱۳۹۷: روز و شب دارم ز عشقش در براب ...10غزل شمارهٔ ۱۳۹۸: مستم کن ازین شرابخانه 11غزل شمارهٔ ۱۳۹۹: شاه و دُستور و گنج و ویرانه 12غزل شمارهٔ ۱۴۰۰: چنان مستست کز مستی نداند خوی ...13غزل شمارهٔ ۱۴۰۱: رهاکن گوشهٔ خلوت بیا در کنج ...14غزل شمارهٔ ۱۴۰۲: غیر او در حساب باشد نه 15غزل شمارهٔ ۱۴۰۳: غیر آن یک را یکی خوانیم نه 16غزل شمارهٔ ۱۴۰۴: دل به غیری دگر گذارم نه 17غزل شمارهٔ ۱۴۰۵: کاری به جز این کار نداریم به ...18غزل شمارهٔ ۱۴۰۶: هرچه دیده همه نکو دیده 19غزل شمارهٔ ۱۴۰۷: کاری به جز این کار نداریم به ...20غزل شمارهٔ ۱۴۰۸: می نماید چو نور در دیده 21غزل شمارهٔ ۱۴۰۹: توئی که مثل جمال تو دیده ناد ...22غزل شمارهٔ ۱۴۱۰: چنان نور و چنین دیده که دیده 23غزل شمارهٔ ۱۴۱۱: در دیدهٔ ما بین که توان دید ...24غزل شمارهٔ ۱۴۱۲: چنین نقش و خیالی خود که دیده 25غزل شمارهٔ ۱۴۱۳: چنان نقش و چنین دیده که دیده 26غزل شمارهٔ ۱۴۱۴: خوشتر به ازین نقش که بستیم ک ...27غزل شمارهٔ ۱۴۱۵: خوش نقش خیالیست درین دیده بد ...28غزل شمارهٔ ۱۴۱۶: چنان نقش و چنین دیده که دیده 29غزل شمارهٔ ۱۴۱۷: من ساغر قریبم از ملک جان رسی ...30غزل شمارهٔ ۱۴۱۸: نور او درچشم بینا آمده 31غزل شمارهٔ ۱۴۱۹: صورت و معنی هویدا آمده 32غزل شمارهٔ ۱۴۲۰: این چنین شادی خوش بی عیب از ...33غزل شمارهٔ ۱۴۲۱: جام جهان نما را روشن چو نور ...34غزل شمارهٔ ۱۴۲۲: در حق جمله عالم انعام عام کر ...35غزل شمارهٔ ۱۴۲۳: بر بسته میان و برگشاده 36غزل شمارهٔ ۱۴۲۴: جان سرمست خراباتی فدای میکده 37غزل شمارهٔ ۱۴۲۵: در جام جهان نما نموده 38غزل شمارهٔ ۱۴۲۶: حسنی به من و تو رو نموده 39غزل شمارهٔ ۱۴۲۷: هرکه دیده دیدهٔ ما همچو ما ش ...40غزل شمارهٔ ۱۴۲۸: هر که دیده همچو ما شیدا شده 41غزل شمارهٔ ۱۴۲۹: مجمع جان از تو معطر شده 42غزل شمارهٔ ۱۴۳۰: طرهٔ شام از تو معنبر شده 43غزل شمارهٔ ۱۴۳۱: همه از عین یکی باز بجوئیم هم ...44غزل شمارهٔ ۱۴۳۲: باز آورده است ما را از همه 45غزل شمارهٔ ۱۴۳۳: کی شناسد این سخن را بر همه 46غزل شمارهٔ ۱۴۳۴: صراحی به دست آر پرکن پیاله 47غزل شمارهٔ ۱۴۳۵: چشمی که در تو بیند بینا بود ...48غزل شمارهٔ ۱۴۳۶: بی خدا نیستم دمی والله 49غزل شمارهٔ ۱۴۳۷: هم شاد بود به دولت شاه 50غزل شمارهٔ ۱۴۳۸: هم سیدیم و بنده هم چاکریم و ...51غزل شمارهٔ ۱۴۳۹: باطنا آفتاب و ظاهر ماه 52غزل شمارهٔ ۱۴۴۰: ره ندادم شد ز پیشم رو سیاه 53غزل شمارهٔ ۱۴۴۱: هیچ با ما ننگری یعنی که چه 54غزل شمارهٔ ۱۴۴۲: سر نهادی پا از آن خوشتر بنه 55غزل شمارهٔ ۱۴۴۳: پند سرمست می پرست مده 56غزل شمارهٔ ۱۴۴۴: جام می جز به رند مست مده 57غزل شمارهٔ ۱۴۴۵: بیا آب حیاتت را به دست می پر ...58غزل شمارهٔ ۱۴۴۶: دُرد دردش به دردمندان ده 59غزل شمارهٔ ۱۴۴۷: به ما یک وجه از بهر خدا ده 60غزل شمارهٔ ۱۴۴۸: دل سوخته را کباب در ده 61غزل شمارهٔ ۱۴۴۹: چه جای دیو با دیوان که از مل ...62غزل شمارهٔ ۱۴۵۰: باد فرخنده سال آینده 63غزل شمارهٔ ۱۴۵۱: به حقیقت بدان که دربندی 64غزل شمارهٔ ۱۴۵۲: درد می‌نوش تا صفا یابی 65غزل شمارهٔ ۱۴۵۳: به چشم ما نظر می‌کن که تا نو ...66غزل شمارهٔ ۱۴۵۴: شکل جان را آشکارا کرده ای 67غزل شمارهٔ ۱۴۵۵: سنبلت بر گل مشوش کرده ای 68غزل شمارهٔ ۱۴۵۶: نوش جانت باد اگر باد باده نو ...69غزل شمارهٔ ۱۴۵۷: مهر تو شمعی و جان پروانه ای 70غزل شمارهٔ ۱۴۵۸: قرب صد دانه ببین هر شانه ای 71غزل شمارهٔ ۱۴۵۹: نور چشم عین ما گردیده ای 72غزل شمارهٔ ۱۴۶۰: همه عالم به نور او اگر بینی ...73غزل شمارهٔ ۱۴۶۱: از منی بگذر که این دم با منی 74غزل شمارهٔ ۱۴۶۲: دمی از خود بیاسائی سر آبی چن ...75غزل شمارهٔ ۱۴۶۳: گفتم خیال وصلت گفتا به خواب ...76غزل شمارهٔ ۱۴۶۴: صورتی بس خوش و نکو معنی 77غزل شمارهٔ ۱۴۶۵: این گدا پادشاست تا دانی 78غزل شمارهٔ ۱۴۶۶: عقل از این غافل است تا دانی 79غزل شمارهٔ ۱۴۶۷: همه زان رو نکوست تا دانی 80غزل شمارهٔ ۱۴۶۸: جان جانان یکی است تا دانی 81غزل شمارهٔ ۱۴۶۹: آن یکی بی شکی است تا دانی 82غزل شمارهٔ ۱۴۷۰: همه جام جمند تا دانی 83غزل شمارهٔ ۱۴۷۱: روز و شب جانی به غصه می کنی 84غزل شمارهٔ ۱۴۷۲: دل داده تو را و جان ، تو دان ...85غزل شمارهٔ ۱۴۷۳: کز عشق نکرد کس زیانی 86غزل شمارهٔ ۱۴۷۴: گر جان طلبی هان بسپارند روان ...87غزل شمارهٔ ۱۴۷۵: این چنین دانی ار مسلمانی 88غزل شمارهٔ ۱۴۷۶: نسخهٔ جسم و روح برخوانی 89غزل شمارهٔ ۱۴۷۷: هر یکی مظهریست ربانی 90غزل شمارهٔ ۱۴۷۸: دریغ از آن چنان جانی که بهر ...91غزل شمارهٔ ۱۴۷۹: در جهان جاودان کجا مانی 92غزل شمارهٔ ۱۴۸۰: دمی باخود نپردازی کتاب خود ن ...93غزل شمارهٔ ۱۴۸۱: من خود که باشم من تو ام می ا ...94غزل شمارهٔ ۱۴۸۲: عهد بندی و باز واشکنی 95غزل شمارهٔ ۱۴۸۳: بجز از گفتهٔ عشاق نخواند سخن ...96غزل شمارهٔ ۱۴۸۴: حاصل چو نیست شکر شکایت چه می ...97غزل شمارهٔ ۱۴۸۵: تا ترک خود نگوئی هرگز خدا نی ...98غزل شمارهٔ ۱۴۸۶: نگذشته ز خود خدا نیابی 99غزل شمارهٔ ۱۴۸۷: بی رنج تنی شفا نیابی 100غزل شمارهٔ ۱۴۸۸: چنان دلبر درین کشور نیابی 101غزل شمارهٔ ۱۴۸۹: عمر گم کرده باز وایابی 102غزل شمارهٔ ۱۴۹۰: نور او نور هر بصر یابی 103غزل شمارهٔ ۱۴۹۱: آن آفتاب تابان بسته ز من نقا ...104غزل شمارهٔ ۱۴۹۲: قصهٔ خیر و شر چه می پرسی 105غزل شمارهٔ ۱۴۹۳: ذوق عیسی ز خر چه می پرسی 106غزل شمارهٔ ۱۴۹۴: دُردی درد بخور تا به دوائی ب ...107غزل شمارهٔ ۱۴۹۵: عشقبازی نیست کار سرسری 108غزل شمارهٔ ۱۴۹۶: ور زرت باشد بشو از جان بری 109غزل شمارهٔ ۱۴۹۷: جان به جانان ده که تا جان پر ...110غزل شمارهٔ ۱۴۹۸: دل بری کن تا بیابی دلبری 111غزل شمارهٔ ۱۴۹۹: والله که به شاهی نفروشیم فقی ...112غزل شمارهٔ ۱۵۰۰: دل چه ارزد گر نورزد مهر روی ...113غزل شمارهٔ ۱۵۰۱: نظری کن به حال ما نظری 114غزل شمارهٔ ۱۵۰۲: چشم دارم که ز الطاف تو یابم ...115غزل شمارهٔ ۱۵۰۳: چون رسد وقت ناگهان میری 116غزل شمارهٔ ۱۵۰۴: غلام همت عشقم که دارد این چن ...117غزل شمارهٔ ۱۵۰۵: هوای خویشتن بگذر اگر ما را ه ...118غزل شمارهٔ ۱۵۰۶: همدم نائی و نئی آری 119غزل شمارهٔ ۱۵۰۷: حاصل عمر جاودان داری 120غزل شمارهٔ ۱۵۰۸: یاری که می توان گفت داریم یا ...121غزل شمارهٔ ۱۵۰۹: جورها می کنی به سر باری 122غزل شمارهٔ ۱۵۱۰: هر چه کاری بدان که برداری 123غزل شمارهٔ ۱۵۱۱: تخم نیکی بکار اگر کاری 124غزل شمارهٔ ۱۵۱۲: محروم مگردان ز در خویش ز یار ...125غزل شمارهٔ ۱۵۱۳: عمر آور حیل چه می آری 126غزل شمارهٔ ۱۵۱۴: که به عمری نتوان یافت چنین خ ...127غزل شمارهٔ ۱۵۱۵: در نظر دارمش چه پنداری 128غزل شمارهٔ ۱۵۱۶: باش یکتا دوئی چه پنداری 129غزل شمارهٔ ۱۵۱۷: دلبرم از در درآمد خوش خوشی 130غزل شمارهٔ ۱۵۱۸: بگفتن کی توان دانست گویم گر ...131غزل شمارهٔ ۱۵۱۹: شاهی و چگونه شاه ماهی 132غزل شمارهٔ ۱۵۲۰: که دیده این چنین شاهی چو ماه ...133غزل شمارهٔ ۱۵۲۱: طلب کن در دل ما گنج شاهی 134غزل شمارهٔ ۱۵۲۲: به ما بخشید ملک پادشاهی 135غزل شمارهٔ ۱۵۲۳: پادشاه خوشی و خرگاهی 136غزل شمارهٔ ۱۵۲۴: تمثال جمال پادشاهی 137غزل شمارهٔ ۱۵۲۵: در وجود آن یکی نبود شکی 138غزل شمارهٔ ۱۵۲۶: هست یقینم یکی نیست در آن یک ...139غزل شمارهٔ ۱۵۲۷: بندگی و سلام من بعد دعا جکی ...140غزل شمارهٔ ۱۵۲۸: مستان شراب نوشند ما در خمار ...141غزل شمارهٔ ۱۵۲۹: باشد جاوید زنده از وی 142غزل شمارهٔ ۱۵۳۰: بی او همه عالم است لاشی 143غزل شمارهٔ ۱۵۳۱: یار با ساقی و ما مهمان وی 144غزل شمارهٔ ۱۵۳۲: تو شوی منتهی به حضرت وی 145غزل شمارهٔ ۱۵۳۳: به خوبی دل ز خود هم خود ربود ...146غزل شمارهٔ ۱۵۳۴: و گر نه عشق او بودی طبیب ما ...147غزل شمارهٔ ۱۵۳۵: آن روی به ما که می نمودی 148غزل شمارهٔ ۱۵۳۶: گوی دولت ز همگنان بردی 149غزل شمارهٔ ۱۵۳۷: دکان خوشی درش گشادی 150غزل شمارهٔ ۱۵۳۸: وی همچو جان نهفته پیدا خوش آ ...151غزل شمارهٔ ۱۵۳۹: گرد این خانهٔ جهان گردی 152 غزل شمارهٔ ۱۵۴۰: مستیم و خراب و لاابالی 153غزل شمارهٔ ۱۵۴۱: حریفان سر خوشان لاابالی 154غزل شمارهٔ ۱۵۴۲: وی ز آفتاب رویت هر ذره ای هل ...155غزل شمارهٔ ۱۵۴۳: خیالش بین که دارد خوش جمالی 156غزل شمارهٔ ۱۵۴۴: که کس نبی نشده تا نگشته است ...157غزل شمارهٔ ۱۵۴۵: یادگار محمد است و علی 158غزل شمارهٔ ۱۵۴۶: نیست درمان به غیر واویلی 159غزل شمارهٔ ۱۵۴۷: مؤمن کاملی و بی بدلی 160غزل شمارهٔ ۱۵۴۸: عشقبازی نیک می دانم بلی 161غزل شمارهٔ ۱۵۴۹: بل ایازی می کنم آری بلی 162غزل شمارهٔ ۱۵۵۰: ساغر باده به دستم یللی 163غزل شمارهٔ ۱۵۵۱: جان فدای عشق جانان کن که تا ...164غزل شمارهٔ ۱۵۵۲: جان رها کن تا همه جانان شوی 165غزل شمارهٔ ۱۵۵۳: سر به پایش گر نهی سرور شوی 166غزل شمارهٔ ۱۵۵۴: نزد ما بنشین که همچون ما شوی 167غزل شمارهٔ ۱۵۵۵: گوئیا پیش نفس در گروی 168غزل شمارهٔ ۱۵۵۶: ای درد مرو مرا دوائی 169غزل شمارهٔ ۱۵۵۷: بیا ای ساقی رندان کجائی 170غزل شمارهٔ ۱۵۵۸: وز وجود این و آن حاصل شوی 171غزل شمارهٔ ۱۵۵۹: چو بی دردی دوای دل ز بودردا ...172غزل شمارهٔ ۱۵۶۰: از دو کامل کمال می جوئی 173غزل شمارهٔ ۱۵۶۱: بده آن جام جانفزا ساقی 174غزل شمارهٔ ۱۵۶۲: گوئیا می طلبد همچو من بدنامی 175غزل شمارهٔ ۱۵۶۳: کرمی باشد و چه خوش کرمی 176غزل شمارهٔ ۱۵۶۴: عالم عالم سخندانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ