کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان فدا کن وصل جانان را بجو

    دُرد دردش نوش درمان را بجو

    عشق زلفش سر به سودا می کشد

    مجمع زلف پریشان را بجو

    بگذر از صورت چو ما معنی طلب

    کفر را بگذار و ایمان را بجو

    گنج او در کنج دل گر یافتی

    گنج را بگذار و سلطان را بجو

    ذوق از مخمور نتوان یافتن

    ذوق خواهی خیز و مستان را بجو

    گوهر این بحر ما گر بایدت

    همچو غواصان تو عمان را بجو

    همت عالی نخواهد غیر آن

    گر تو عالی همتی آن را بجو

    در خرابات مغان ما را طلب

    می بنوش و راحت جان را بجو

    نعمت الله جو که تا یابی امان

    ساقی سرمست رندان را بجو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha