شاه نعمت الله
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۲۲۲: هر دمی بر ما دری دیگر گشاید نور چشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر زمان حسنی به هر دم می نماید نور چشم هر دمی بر ما دری دیگر گشاید نور چشم ما خیال عارضش بر آب دیده بسته ایم لاجرم لحظه به لحظه می فزاید نور چشم دوش می گفتم خیالش را که از چشمم مرو ترک مردم هم به کلی می نشاید نور چشم گر نباشد عشق او در جان نگیرد جان قرار ور نبیند نور روی او نیابد نور چشم توتیائی چشم ما از خاک راهش ساخته تا غبار دیدهٔ ما را زداید نور چشم بر سواد دیده هر نقشی که می بندد خیال در نظر نقش خیال او نماید نور چشم نور چشم نعمت الله گر شود روشن از او پیش مردم در همه جا بر سر آید نور چشم شاه نعمت الله