کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من ترک می و صحبت رندان نتوانم

    از جان گذرم وز سر جانان نتوانم

    گوئی که برو توبه کن از باده پرستی

    زنهار مگو خواجه که من آن نتوانم

    بی زاهد و بی صومعه عمری بتوان بود

    لیکن نفسی بی می و مستان نتوانم

    صدخانه توانم که به یک دم بگذارم

    ترک در میخانهٔ رندان نتوانم

    با عشق در افتادم و تدبیر ندارم

    در درد گرفتارم و درمان نتوانم

    راز دل و دلدار نخواهم که بگویم

    اما چه توان کرد چو پنهان نتوانم

    با سید رندان خرابات حریفم

    منکر شدن حال حریفان نتوانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha