کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غرقهٔ بحر بیکران مائیم

    گاه موجیم و گاه دریائیم

    بلبل گلستان معشوقیم

    عاشقانه به عشق گویائیم

    آفتاب سپهر جان و دلیم

    بر یکی حال از آن نمی تائیم

    به جز از کار عشق ورزیدن

    هیچ کاری دگر نمی شائیم

    ما چو امروز عاشق مستیم

    بی خبر از خمار فردائیم

    یار ما عین نور دیدهٔ ماست

    لاجرم ما به عین بینائیم

    این چنین مست و لاابالی وار

    از خرابات عشق می آئیم

    چون رخ و زلف یار خود دیدیم

    گاه مؤمن گهی چو ترسائیم

    خلق کورند و می نمی بینند

    ور نه چون آفتاب پیدائیم

    ما از آن آمدیم در عالم

    تا خدا را به خلق بنمائیم

    گر طبیبی طلب کند بیمار

    ما طبیب جمیع اشیائیم

    نعمت الله اگر کسی جوید

    گو بیا نزد ما که او مائیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha