کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از کرم جان عزیزم بر جانانه برید

    دست گیرید و مرا مست به میخانه برید

    دل چو شمع است که در مجلس جان می سوزد

    خبر سوختگان را بر پروانه برید

    آشنایان همه جمعند و حریفان سرمست

    حیف باشد که چنین مژده به بیگانه برید

    گنج عشقست که در کنج دل ویرانست

    نقد گنجنیهٔ ما از دل ویرانه برید

    عاقل آنست که دیوانهٔ عشق است چو ما

    سخن عاقل دیوانه به دیوانه برید

    دل مردان خدا هر که برد خوش باشد

    گو بیائید و برید آن دل و مردانه برید

    گوشهٔ خلوت میخانه مقامی امن است

    نعمت الله بگیرید و به آن خانه برید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha