کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    برو ای عقل سرگردان که ما مستیم و تو مخمور

    سبکروحان همه جمع و گرانجانان از اینجا دور

    ز نورآفتاب ما همه عالم منور شد

    ببین هر ذرهٔ روشن که بنماید به تو آن نور

    سر دار فنای او بقا بخشد به سرداران

    از این دار فنا دارد بقای جاودان منصور

    مرا منشور سلطانی شه ملک ولایت کرد

    نشان آل او دارد که دارد این چنین منشور

    همه عالم طلسماتند و اسما گنج و ما خازن

    از آن هر کنج ویرانه بود گنجی به او معمور

    خیالش نقش می بندم به هر صورت که پیش آید

    چنان نوری کجا گردد به چشم چون منی مستور

    اگر آئینه ای خواهی که روی خود در او بینی

    ببین در دیدهٔ سید نظر کن ناظر و منظور

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha