به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
در خرابات مغان مست و خراب افتادهایم
توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتادهایم
در خیال آن که بنماید خیال او به خواب
نقش بستیم آن خیال و خوش به خواب افتادهایم
در به دست زلف او دادیم و در پا میکشد
لاجرم چون زلف او در پیچ و تاب افتادهایم
آب چشم ما به هر سو رو نهاده میرود
ما چنین تشنه ولی در غرق آب افتادهایم
آفتاب لطف او بنواخت ما را از کرم
روشن است احوال ما بر آفتاب آفتادهایم
سید رندیم و با ساقی حریفی میکنیم
بر در میخانه مست و بیحجاب افتادهایم
بر سر کوی محبت ما و چون ما صد هزار
جان به جانان دادهایم و بیحساب افتادهایم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.