کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا ای نور چشم ما و خوش بنشین به جای خود

    منور ساز مردم را و هم خلوتسرای خود

    ز سلطانی این دنیا چه حاصل ای امیر من

    چرا چون ما و جدّ ما نباشی پادشای خود

    بیا و دردی ما را ز دست ما روان درکش

    و گر درد دلی داری ز خود می جو دوای خود

    گلستانست و بلبل مست و ساقی جام می بر دست

    حریف باده نوشانیم و خوشوقت از نوای خود

    چرا مخمور می گردی بیا و همدم ما شو

    قدم در راه یاران زن مزن تیشه به پای خود

    روان شد آب چشم ما که با تو ماجرا گوید

    دمی بنشین به چشم ما بپرس این ماجرای خود

    مرید نعمت الله شو که پیر عاشقان گردی

    هوای او به دست آور رها کن این هوای خود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha