کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود روزی خواجه ای سالار کرد

    می کشیدی درد و می نوشید درد

    کیسه های سیم و زر بر هم نهاد

    عاقبت غیری ببرد و خواجه مرد

    شیشه ای بودش پر از نقش و خیال

    اوفتاد آن شیشه و شد خرد و مرد

    بر سر پل ساخت خواجه خانه ای

    سیل آمد ناگه آن خانه ببرد

    هر کجا دیدیم رند سرخوشی

    بود و نابود جهان یک سَر شمرد

    گر به صورت عارفی رفت از جهان

    جان امانت داشت با جانان سپرد

    خلعتی از جامهٔ سید بپوش

    ور نه خود سهل است خرقه صوف و برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha