کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در خرابات مغان خمخانه جوشی می کند

    جان مستم از هوای او خروشی می کند

    باد پیماید به دشت و می رود عمرش به باد

    زاهدی کو غیبت باده فروشی می کند

    دردسر می داد عقل از خانه بیرون کردمش

    ایستاده بر در و دزدیده گوشی می کند

    دیگ سودا می پزیم و آتشی بر جان ماست

    عیب ما جانا مکن گر دیگ جوشی می کند

    در تعجب مانده اند اصحاب دنیا سر به سر

    کاین همه رندی چرا این خرقه پوشی می کند

    ار بیان این معانی چون عبارت قاصر است

    میر سرمستان بیانش با خموشی می کند

    نعمت الله جام می بر دست می گیرد مدام

    هر زمان میلی به سوی باده نوشی می کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha