به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چشم مستش گوشه ای از ما گرفت
گوئیا از ما عنایت وا گرفت
عارفانه خلوتی خالی گزید
کنج خلوتخانهٔ تنها گرفت
دل ز هجرش گر بنالد گو بنال
دیگران را کی بود بر ما گرفت
بر امید وصل او جان عزیز
رفت و بر خاک درش مأوا گرفت
آب چشم ما به هر سو شد روان
سو به سوی ما همه دریا گرفت
در بلای عشق او افتاد دل
زان بلا این کار ما بالا گرفت
نعمة الله رفت از عالم ولی
درگه یکتای بی همتا گرفت
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.