کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سلطان عشق ملک جهان را روان گرفت

    جانم فدای او که تمام جهان گرفت

    این عشق آتشی است که جان مرا بسوخت

    داغی به دل نهاد و دلم زان نشان گرفت

    گفتم که دامنش به کف آرم زهی خیال

    بی دست عشق ، دامن او چون توان گرفت

    نقش خیال غیر اگر دیده ای به خواب

    شکرانهٔ تمام دلم را به جان گرفت

    پیران روزگار چو می نوش می کنند

    با محتسب مگو که هوس بر جوان گرفت

    مجنون اگر حکایت لیلی کند رواست

    دیوانه است و نیست به دیوانگان گرفت

    سید چو دید بنده که هستم غلام او

    بگشود او کنار و مرا در میان گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha