کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آتشی ظاهر شد و پیدا و پنهانم بسوخت

    شمع عشقش در گرفت و رشتهٔ جانم بسوخت

    از دم گرمم به عالم آتشی خوش در فتاد

    هرچه بود ازخشک و تر هم این و هم آنم بسوخت

    عشق جانان آتش است و جان من پروانه ای

    منتش بر جان من کز عشق او جانم بسوخت

    عود دل را سوختم در مجمر سینه خوشی

    از تف آن دامن و کوی گریبانم بسوخت

    بود گنج معرفت در کنج ویران دلم

    آتشی افتاد و گنج و کنج ویرانم بسوخت

    ز آه دل سوزم که آتش می نهد در این و آن

    جسم و جان بر باد رفت و کفر و ایمانم بسوخت

    گفته های نعمت الله می نوشتم در کتاب

    در ورق آتش فتاد و دست و دیوانم بسوخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha