کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای گشته از صفای رخت شرمسار آب

    از تشنگان لعل لبت وا مدار آب

    جانم میان آتش هجران بباد رفت

    گر چه ز دیده هست مرا در کنار آب

    لعل تو آتشیست که چون شعله برکشد

    بگشایدم ز دیده یاقوتبار آب

    از نو بهار روی تو اشکم فزون شدست

    آری فزون شود همی از نوبهار آب

    از لطف تست جانم و جانم همه توئی

    خیزد بخار از آب و شود هم بخار آب

    ابن یمین چو دید که بی هیچ موجبی

    بردش ز روی کار غم غمگسار آب

    گفتم کنون بمردم چشمم امیددار

    آرد ز لطف روی تو بازم به کار آب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha