کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سحرگه چون برانگیزد ز خواب آهنگ میدانت

    بفال سعد بنماید قمر روی از گریبانت

    دهان غنچه از شادی بماند باز اگر گویم

    که با وی نسبتی دارد لب چون غنچه خندانت

    بهر مجلس که بنشینی هزاران فتنه برخیزد

    ز بس کاندر جهان شورست از آنشیرین نمکدانت

    خیال زلف تو دیدم شبی در خواب و دل میگفت

    ندانم تا چها بینم از این خواب پریشانت

    اگر بختم دهد یاری که یابم از لبت کامی

    بمانم چون خضر زنده ز ذوق آبحیوانت

    بخاک پایت ای دلبر که سربازم چو پروانه

    گرم در خواب بنمائی رخ چون شعله رخشانت

    دل ابن یمین در بر کبوتر وش طپد از غم

    که عکس شهپر طوطی فتد در شکر ستانت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha